پارت اخر
صبح روز بعد
با تابش نور خورشید از خواب پاشدم ته مث بچه ها خوابیده بود اروم موهاشو نوازش کردم.بعد چندمین پاشدم و رفتم پایین تو راه پله بودم که یهو سرم گیچ گرفته و سیاهی...
ویو ته ته
با صدای افتادن چیزی از خواب پاشدم سری به طرف بیرون رفتم که دیدم ات افتاده رو پله ها سری بلندش کردمو به لباس مناسب براش پوشوندمو بردمش بیمارستان
=دکتررر دکتررر
/بله قربان چیزی شده
=ههمسرم بیهوش شده
/خیله خب بزارینش رو تخت
/شما بیروت مناظر بمونین
=چچشم
از استرس داشتم میمردم نکنه اتفاقی واسش بیوفته اوففف پس چرا دکتر نمیاد
=ااقای دکتر
/مطمئن نیستم باید ازشون ازمایش بگیرم
/اا همسرتون حالشون خوبه فقط درباره یا چیزی باید مطمئن بشم ازمایش که بگیرم میگم
=میتونم ببینمش
/بله حتما
رفتم تو اتاق پیش ات همین که رد صندلی نشستم دیدم اروم داره چشاشو باز میکنه
=ات ات تو تو حالت خوبه
+اوم خوبم ته
سری بغلش کردم
=میدونی چقد نگرانم کردی ها اخه چرا مراقب خودت نیستی
+ببخشید
=اشکالی نداره از این به بعد بیشتر حواستو جمع کن
+باشه
=افرین چیزی میخوری واست بگیرم
+نه
/اقای کیم
=اا اقای دکتر جواب ازمایش اومد
/بله
+چه ازمایشی
=یه لحظه بیب
=خب جواب ازمایش چیه همسرم حالش خوبه دیگه اره
/بله بله جای نگرانی نیس
/بهتون تبریک میگم
=تبریک برایه چی
/همسرتون حاملس
=😃واقعا
/بله
=واییی بیبیم حاملس
+....
=بیب خوبی ات
+خووبم ففقط ییکم شوکه شدم
=من دارم بابا میشم مرسی مرسی مرسییی ات
و اتو بغل میکنه
/خب من دیگه تنهاتون میزارم
=ازت ممنونم زندگیم
+:)
=عاشقتم
+منم
و به خوبیو خوشی زندگی کردن
پایاننننننن
امیدوارم خوشتون اومده باشه:))
با تابش نور خورشید از خواب پاشدم ته مث بچه ها خوابیده بود اروم موهاشو نوازش کردم.بعد چندمین پاشدم و رفتم پایین تو راه پله بودم که یهو سرم گیچ گرفته و سیاهی...
ویو ته ته
با صدای افتادن چیزی از خواب پاشدم سری به طرف بیرون رفتم که دیدم ات افتاده رو پله ها سری بلندش کردمو به لباس مناسب براش پوشوندمو بردمش بیمارستان
=دکتررر دکتررر
/بله قربان چیزی شده
=ههمسرم بیهوش شده
/خیله خب بزارینش رو تخت
/شما بیروت مناظر بمونین
=چچشم
از استرس داشتم میمردم نکنه اتفاقی واسش بیوفته اوففف پس چرا دکتر نمیاد
=ااقای دکتر
/مطمئن نیستم باید ازشون ازمایش بگیرم
/اا همسرتون حالشون خوبه فقط درباره یا چیزی باید مطمئن بشم ازمایش که بگیرم میگم
=میتونم ببینمش
/بله حتما
رفتم تو اتاق پیش ات همین که رد صندلی نشستم دیدم اروم داره چشاشو باز میکنه
=ات ات تو تو حالت خوبه
+اوم خوبم ته
سری بغلش کردم
=میدونی چقد نگرانم کردی ها اخه چرا مراقب خودت نیستی
+ببخشید
=اشکالی نداره از این به بعد بیشتر حواستو جمع کن
+باشه
=افرین چیزی میخوری واست بگیرم
+نه
/اقای کیم
=اا اقای دکتر جواب ازمایش اومد
/بله
+چه ازمایشی
=یه لحظه بیب
=خب جواب ازمایش چیه همسرم حالش خوبه دیگه اره
/بله بله جای نگرانی نیس
/بهتون تبریک میگم
=تبریک برایه چی
/همسرتون حاملس
=😃واقعا
/بله
=واییی بیبیم حاملس
+....
=بیب خوبی ات
+خووبم ففقط ییکم شوکه شدم
=من دارم بابا میشم مرسی مرسی مرسییی ات
و اتو بغل میکنه
/خب من دیگه تنهاتون میزارم
=ازت ممنونم زندگیم
+:)
=عاشقتم
+منم
و به خوبیو خوشی زندگی کردن
پایاننننننن
امیدوارم خوشتون اومده باشه:))
۱۴.۸k
۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.