Farzad Farzin

870
Farzad Farzin .
...
.

وقتی من رسیدم قطار رفته بود،
تو مه و دود جاموندم. . .
هرچی تو دلم بود نشد که بگم
من پشت غم ،جا موندمـــــــ
هرجایی که میرم یادت بامنه
بارون میزنه، اونجایـــــی
میترسم اسمم یه روز از یادت بره ، با فاصله تنهایی
رفتی از ذهن این خیابون
تو گریه های بارون، من میمردم
چیزی نگفتم از این سکوت
به اون که خونه نبود ، دل سپـــــردم

تو نمیدونی که دلتنگی چیه، سهم کیه این دوری
چشماتو رو خاطره ، میبندی و میخندی و مجبوری
وقتی میسوزم من تو آتیش و تب ، حالم و شب، میفهمه
هنوزم میترسم از صدای قطار
این روزگار بی رحمـــــه💔
.
.
#قطار #فرزاد_فرزین
دیدگاه ها (۱)

869Babak jahanbakhsh .....کنار تو انگار جهان منو رعایت میکنه...

خسته است از من و دلداگی شعله ورمغرق خون است ز داغ غم عشقش جگ...

Mehdi Yarrahi .....بیا تا پیدا شم تو باشتا من باشم هنوزمیشین...

می‌توانی که فریبم بدهی با نظریپنجه‌انداخته‌ای سوی شکار دگریآ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط