دژاوو

#دژاوو
part 16

همه جا تاریک بود . سکوت همه جا رو گرفته بود . تنها صدایی که میومد صدای زوزه ی باد بود . هان سمت لینو دوید .

_تروخدا تو یکی منو ترک نکن
لینو هیچی نگفت .
_چرا چیزی نمیگی ؟ ناراحتت کردم؟
+الان که پلیس دنبالته میخوای چیکار کنی؟(با داد)
_یه کاریش میکنم . بیا برگردیم خونه اینجا سرده
+میدونی اگه دستگیر بشی حکمت چیه؟ اعدام ...
_بیا بریم خونه باهم حرف میزنیم .
+خونه نمیشه رفت . فردا پلیسا دوباره میان .
_پس بیا بریم تو ماشین
هان و لینو رفتن و تو ماشین نشستن :
+باید از اینجا بری
_چی؟ کجا؟
+هر جا جز اینجا
_چی میگی . من کجا میتونم برم اخه؟
+الان بهترین موقع‌س . یکم که بگذره پات و تو خیابون هم بزاری میشناسنت .
_من هیچ جایی رو جز اینجا ندارم لینو .
+چرا نمیری خونه چان تو استرالیا؟
_تو چی؟
+من...
+من میمونم
_من فقط به شرطی میرم که توهم بیای
لینو به چشمای هان نگاه کرد . نتونست بهش نه بگه
+باشه منم میام .
دیدگاه ها (۱)

#دژاووpart 17+ما هیچوقت از هم جدا نمیشیم . من همیشه دنبالتم ...

#دژاوو part 18 (پارت اخر)20سال بعد : هان در حال قدم زدن تو ح...

#دژاووpart 15هان_  لینو+  بنگچان==هان بیا اتاق کارت دارم . _...

1#دژاووpart 14لینو توی خونه خوابیده بود که در زدن . هااااان...

#مافیای_من #P7برگشتم سمت هان ‍و دیدم داره گریه میکنهرفتم بغل...

#مافیای_من #P2چانگبین:چی شده؟؟؟حالت خوبه؟؟؟بیا اینجا ببینمت«...

#مافیای_من#P1 هان:21 سال/لینو:23 سال/هیونجین:22 سال/آی ان:17...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط