وقتی بزرگ تر شدم فهمیدم عشق و عاشقی و دوست داشتن دیگر برا

وقتی بزرگ تر شدم فهمیدم عشق و عاشقی و دوست داشتن دیگر برایم معنا و شوقی ندارد !
مثل عروسکهای کودکی که دیگر برای داشتنشان ، چشمهایم اشکی نمیشود .
مثل تمامِ اتفاقاتِ ساده ، عادی و تکراریِ هر روز شده است .
گویا من خیلی بزرگ و پخته شده ام . حس میکنم منطق بر من حاکم شده و احساس تحتِ دستورِ منطق بر وجودم حرکت میکند .
بزرگتر که شدم فهمیدم دیگر به راحتی عاشق ، احساساتی ، وابسته و دلتنگِ کسی نمیشوم ...
من خیلی بزرگ شده ام
باید برای خودم جشنِ بلوغ بگیرم ..!
#سمیه_سادات_موسوی
دیدگاه ها (۵)

چشم های من آلبوم ِ عکس های ِ خصوصی تواند من هر روز تو را در ...

#روز_دختر همه ی دختران باید شعری داشته باشند،که برای آنان نو...

شاید یکی از روزهای پنجاه سالگیت باشد که نشسته ای و سریال مور...

دوست داشتنهمین لحظه هایی ست که هیچ کس حالت را نمی فهمد حتی ا...

قهوه های جاویدان ☕ قسمت ۷ / صفحه پنجم :ذوق و شوق تمام وجودم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط