قلدر جذاب

قلدر جذاب
پارت۱۲
□صبح□
با دل درد بعدی بیدار شدم منو کوک هردو لخت تو بقل هم بودیم جونگ کوک پا و دستش رو دور کمرم قفل کرده بود بهش زل زده بودم انقدر جذاب بود که دردم یادم رفت به ساعت نگاه مردم پشمام ریخت ۶:۳۰ بود به سختی از بقل جونگ کوک اومدم بیروت چقدر راه رفتن سخته ولی من دختر قویم داشتم میرفتم لباس مدرسه بپوشم که یهو جونگ کوک دستمو گرفت و افتادم تو بقلش
جونگ کوک:کجا بیب ؟
ات:ساعت ۶۰:۳۰ ما باید ۷ مدرسه باشیم
جونگ کوک:مثل جت از جاش پاش
ات(در حا جر خوردن از خنده)
جونگ کوک:راستی بیبی دلت خوبه پاشد و دسش رو گذاشت رو دل ات
ات:آره بهترم
جونگ کوک:چندمین بارت بود هرزه کوچولو بعد ۸ راند خیلی قوی دختر دیگه جرر می‌خورد
ات:منم دارم جررر میخورم به خودمم نمیارم آقای جئون کنجکاوم بدونم چند نفر رو کردی که حرفه ای
جونگ کوک:هی
ات:اولین بارم بود
جونگ کوک:واقعا《با خنده》
ات:آره 《سردو جدی》
جونگ کوک :باشه باشه بیبی گرل بی اعصاب
چشمون به ساعت افتاد 《این دو مثل جت دویدن》
لباساشون رو پوشیدن
و سری رفتن سوار ماشین شدن کلا ۱۰ دقیقه وقت داشتن پس جونگ کوک لامبرگینی رو ورداشت و ۵ دقیقه ای رسیدن مدرسه
...


ببخشید کم شد من داشتم می‌نوشتم یه ماری برام پیش اومد شب یه پارت میزارم یا فردا دو پارت بوس بهتون💖😘
راستی قلبمو میشه قرمز کنی ؟❤️
دیدگاه ها (۶)

یزره هیونلیکس ببینید 💖ببخشید بخاطر فعالیت کمم من اینترنت ندا...

سلام بچه ها شبتون بخیر ببخشید نمیتونم براتون پارت بعدی رو بز...

سلام چطورین نیازمند یه نفر بیاد پی وی باهم دوست شیم فقت دختر...

پروفایل تغییر دادم ممنون از حمایتاتون اگه پارت های بعدی قلدر...

وقتی تو بلدم بودی پارت سوم ناگهان سر ات سنگین شد، نگاهش خالی...

دوست پسر دمدمی مزاج

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط