هر چه دادم به او حلالش باد

هر چه دادمـ به او حلالش باد
غیر از آن دل ڪه مفت بخشیدمـ
دل من ڪودڪی سبڪسر بود
خود ندانمـ چگونه رامش ڪرد
او ڪه میگفت دوستت دارمـ
پس چرا زهر غمـ به جامش ڪرد

#فروغ_فرخزاد
دیدگاه ها (۱)

یاد آن شب ڪه تو را دیدمـ و گفتدل من با دلت افسانه عشقچشمـ من...

من چشمانم. رابه قاب خالی انتظارمی آویزمـو راه می افتمـڪورمال...

نه من اوفتاده تنها به ڪمند آرزویتهمه ڪس سر تو دارد تو سر ڪدا...

بر شاه خوبرویان واجب وفا نباشداے زردروے عاشق تو صبر ڪن وفا ڪ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط