Step brother p3

سونگمین به لینو نگاه کرد و لینو با التماس دستاشو گرفت
Lk: لطفا، بزار قربون صدقت برم، بزار خوشبختت کنم، قول میدم دوباره تکرار نشه، لطفا، تو تنها کسی هستی که میخوامش
Sm: قول بده دوباره مست نمیکنی، به کسی جز من نگاه نمیکنی، فقط منم تو زندگیت
Lk: قول میدم کوچولوم، قول میدم
سونگمین لبخندی زد و لینو رو بغل کرد و لینو متقابلا اونو با عشق بیشتری بوسید
Lk: عاشقتم
Sm: منم عاسقتم
از بغل هم دراومدن و لینو شروع به رانندگی کرد به طرف یا پاساژ، لینو نگه داشت، پیاده شد و در رو برای سونگمین باز کرد، سونگمین پیاده شد
Sm: مگه قرار نبود بریم خونه
Lk: من تولد پاپیم رو خراب نمیکنم
سونگمین خندید، اون روز لینو کلی چیز میز برای سونگمین خرید، چندین لباس کیوت و چندین لباس باز که فقط برای اون بپوشه، چندید گردنبند و انگشتر و دستبند ست، چندین لباس ست، و یک گوشی جدید، یک ایر پاد و یه اپل واچ، به معنای واقعی همه چی براش خریده بود، بعد از کلی وقت گذرندون با هم و قهوه خوردن و گشتن و در آخر رفتن خونه وقتی رسیدن خونه خالی بود و مامان باباشون پیام گذاشته بودن که مهمونی دعوت شدن و سریع رفتن
Lk: خب چه موقعیت خوبی
Sm: برای؟
Lk: برای اینکه عشقمو ابراز کنم
Sm: هی هی هی هی! نه! امروز نه لطفا
Lk: باشه ولی امروز مارکت میکنم
Sm: خیله خب
لینو شروع کرد به مارک کردنش، طبق چیزی که گفته بود فقط مارکش میکرد، و ماک هایی که رو بدنش بود، تیره ی تیره بود، انگار واقعا هدفش این بود که نشون بده سونگمین مال اونه
چند دقیقا بعد لینو از سونگمین جدا شد
Lk: میای غذا درست کنیم؟
Sm: با هم؟
Lk: آره چرا که نه
سونگمین با خوشحالی بلند شد و با لینو رفت تو آشپزخونه و دوتایی شروع کردن به درست کردن پیتزا، در عین آماده کردن خمیر رو هم آرد میریختن، بعضی اوقات هم لینو سونگمین رو به دیوار یا کابینت میچسبوند و میبوسیدش، داشتن قارچ خورد میکردن که دست سونگمین برید، لینو سریع بردش سما شیر آب و خونش رو پاک کرد و با لطافت دستش رو خشک کرد و چسب زخم زد
Lk: پاپیم بیشتر مواظب باش
Sm: الان چیکار کنم؟
لینو بغلش کرد و سونگمین پاهاشو دور کمر لینو حلقه کرد
Lk: بیبیم تو بغل میمونه تا کارای پیتزا تموم شه:)
شرایط پارت بعد: 20 تا لایک و کامنت