Step brother p5
*پنج سال بعد*
سونگمین دنبال پسرشون میکرد تا لباساشو تنش کنه
Sm: بیونگ وایسا به خدا خسته شدم
لینو که داشت شام میپخت خندید اما با حالت جدی به بیونگ نگاه کرد
Lk: بیونگ...وایسا دیگه
بیونگ که از پدر جدیش کمی میترسید وایساد و گذاشت سونگمین لباساشو تنش کنه، بعد از اینکه سونگمین لباسای بیونگ و تنش کرد و بیونگ رفت توی اتاقش سونگمین رفت و لینو رو از پشت بغل کرد
Lk: دلت داره برای دستپخت خوشمزه ام ضعف میره؟
Sm: مگه میشه دلم ضعف نره؟
لینو پوزخندی زد و به سمت سونگمین برگشت
Lk: راستی چند وقت دیگه عروسی چانگبین و هان عه چاگی
Sm: خب؟
Lk: خب که....دعوتمون کردن
Sm: باشه میریم
بیونگ پرید بغل سونگمین و بعد چند دقیقه لپ سونگمین رو بوسید و لینو چشم قره ای رفت
Lk: هی! سونگمین مال منه!
سونگمین خندید
Byung: نه خیرم بابایی مال خودمه!
لینو زیر گاز رو خاموش کرد و سونگمین رو تو بغلش گرفت که بیونگ با دیدن بازوهای پدرش تسلیم شد
Byung: باشه بابایی مال تو
Sm: آخییی، من مال جفتتونم کوچولو ها
*بعد از خوردن شام و خوابیدن بیونگ*
لینو سونگمین و برد تو اتاق و پرتش کرد رو تخت که سونگمین ناله کرد
Lk: خب پاپی کوچولو مال کیه؟
Sm: ماله تو
Lk: نشنوم دوباره بگی به جز من مال کس دیگه ای هم هستی
Sm: خیلی حسودی پیشی
Lk: فقط برای تو
هردو خندیدن و بله....😔
چنل دوم رو چک کنید و تا پنج پارتی بعدی بدرود😔
سونگمین دنبال پسرشون میکرد تا لباساشو تنش کنه
Sm: بیونگ وایسا به خدا خسته شدم
لینو که داشت شام میپخت خندید اما با حالت جدی به بیونگ نگاه کرد
Lk: بیونگ...وایسا دیگه
بیونگ که از پدر جدیش کمی میترسید وایساد و گذاشت سونگمین لباساشو تنش کنه، بعد از اینکه سونگمین لباسای بیونگ و تنش کرد و بیونگ رفت توی اتاقش سونگمین رفت و لینو رو از پشت بغل کرد
Lk: دلت داره برای دستپخت خوشمزه ام ضعف میره؟
Sm: مگه میشه دلم ضعف نره؟
لینو پوزخندی زد و به سمت سونگمین برگشت
Lk: راستی چند وقت دیگه عروسی چانگبین و هان عه چاگی
Sm: خب؟
Lk: خب که....دعوتمون کردن
Sm: باشه میریم
بیونگ پرید بغل سونگمین و بعد چند دقیقه لپ سونگمین رو بوسید و لینو چشم قره ای رفت
Lk: هی! سونگمین مال منه!
سونگمین خندید
Byung: نه خیرم بابایی مال خودمه!
لینو زیر گاز رو خاموش کرد و سونگمین رو تو بغلش گرفت که بیونگ با دیدن بازوهای پدرش تسلیم شد
Byung: باشه بابایی مال تو
Sm: آخییی، من مال جفتتونم کوچولو ها
*بعد از خوردن شام و خوابیدن بیونگ*
لینو سونگمین و برد تو اتاق و پرتش کرد رو تخت که سونگمین ناله کرد
Lk: خب پاپی کوچولو مال کیه؟
Sm: ماله تو
Lk: نشنوم دوباره بگی به جز من مال کس دیگه ای هم هستی
Sm: خیلی حسودی پیشی
Lk: فقط برای تو
هردو خندیدن و بله....😔
چنل دوم رو چک کنید و تا پنج پارتی بعدی بدرود😔
- ۴.۴k
- ۱۰ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط