پارت ۶
پارت ۶
خواست لباسمو در باره که صدای گلوله کل عمارتو در بر گرفت ترسید و سریع جونگکوک رو هل دادم و رفتم بغلش
ا.ت: کوکیااا این دیگع چی بود؟
کوک تا خواست جواب بده در اتاق باز شد
سوهو: ارباب بهمون حمله شده
کوک: چی چی داری میگی؟
سوهو: ارباب مین هو بهمون حمله کرده
*مین هو دشمن کوکه*
کوک: ا.ت تو توی اتاق میمونی و بیرون نمیای درم باز نمیکنی فهمیدی؟
ا.ت: باشه
یعنی چی شده؟ بلایی سر کوک نیاد خدایاااا
پرش زمانی به ۳ ساعت بعد
ویو ا.ت
هنوز توی اتاقمم و توی این ۳ ساعت فقط صدای گلوله میاد ولی این اخری فرق داشت صداش خیلی بزرگ بود و بعد از اون دیگه صدایی نشنیدم نکنه بلایی سر کوک اومده باشه نه نه ا.ت اروم باش اون چیزیش نمیشه
ویو کوک
بعد از ۳ ساعت مبارزه بالاخره گلوله اخر رو زدم و پیروز شدیم ولی دستم یکم خراش دیده بود و نگران ا.ت بود رفتم عمارت رفتم بالا تو اتاق ولی...
خماریی حیح
میدونم کم بود ولی خونه نیستم ببخشید
شرطا:
لایک ۱۸
فالو ۹۵ تایی شیم
خواست لباسمو در باره که صدای گلوله کل عمارتو در بر گرفت ترسید و سریع جونگکوک رو هل دادم و رفتم بغلش
ا.ت: کوکیااا این دیگع چی بود؟
کوک تا خواست جواب بده در اتاق باز شد
سوهو: ارباب بهمون حمله شده
کوک: چی چی داری میگی؟
سوهو: ارباب مین هو بهمون حمله کرده
*مین هو دشمن کوکه*
کوک: ا.ت تو توی اتاق میمونی و بیرون نمیای درم باز نمیکنی فهمیدی؟
ا.ت: باشه
یعنی چی شده؟ بلایی سر کوک نیاد خدایاااا
پرش زمانی به ۳ ساعت بعد
ویو ا.ت
هنوز توی اتاقمم و توی این ۳ ساعت فقط صدای گلوله میاد ولی این اخری فرق داشت صداش خیلی بزرگ بود و بعد از اون دیگه صدایی نشنیدم نکنه بلایی سر کوک اومده باشه نه نه ا.ت اروم باش اون چیزیش نمیشه
ویو کوک
بعد از ۳ ساعت مبارزه بالاخره گلوله اخر رو زدم و پیروز شدیم ولی دستم یکم خراش دیده بود و نگران ا.ت بود رفتم عمارت رفتم بالا تو اتاق ولی...
خماریی حیح
میدونم کم بود ولی خونه نیستم ببخشید
شرطا:
لایک ۱۸
فالو ۹۵ تایی شیم
۶.۴k
۲۵ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.