از روزی که خودم را شناختم یک دیوار روبرویم بود
از روزی که خودم را شناختم یک دیوار روبرویم بود
یک دیوار بتنی محکم و بسیار بلند
نه توانستم از دیوار بالا بروم نه توانستم خرابش کنم
دیوار بود تا صدای خنده هایم را کسی نشنود
«خیلی زشته دختر مگه بلند میخنده »
دیوار بود تا غصه هایم را کسی نبیند
» با لباس سفید رفتی با لباس سفید هم میای بیرون »
دیوار بود تا من را نبیند
» خجالت نمیکشی بی روسری رفتی تو حیاط »
دیوار بود تا من کسی را نبینم
« چیو میخوای نگاه کنی ؟ مردای غریبه رو »
دیوار بود تا فریادم را کسی نشنود
« صداتو ببر تا زبونت و نبریدم »
دیوار بود تا اعتراضم را کسی نفهمد
« همینی که هست از سرت هم زیاده »
دیوار بود تا شعرهایم را کسی نخواند
« این چرت و پرتا چیه مینویسی »
سالهاست به دیوار روبرویم خو گرفته ام
ای کاش خراب شود این دیوار لعنتی
که من هم بتوانم آن سوی دیوار را ببینم .
یک دیوار بتنی محکم و بسیار بلند
نه توانستم از دیوار بالا بروم نه توانستم خرابش کنم
دیوار بود تا صدای خنده هایم را کسی نشنود
«خیلی زشته دختر مگه بلند میخنده »
دیوار بود تا غصه هایم را کسی نبیند
» با لباس سفید رفتی با لباس سفید هم میای بیرون »
دیوار بود تا من را نبیند
» خجالت نمیکشی بی روسری رفتی تو حیاط »
دیوار بود تا من کسی را نبینم
« چیو میخوای نگاه کنی ؟ مردای غریبه رو »
دیوار بود تا فریادم را کسی نشنود
« صداتو ببر تا زبونت و نبریدم »
دیوار بود تا اعتراضم را کسی نفهمد
« همینی که هست از سرت هم زیاده »
دیوار بود تا شعرهایم را کسی نخواند
« این چرت و پرتا چیه مینویسی »
سالهاست به دیوار روبرویم خو گرفته ام
ای کاش خراب شود این دیوار لعنتی
که من هم بتوانم آن سوی دیوار را ببینم .
۲.۰k
۲۸ فروردین ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۳۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.