عرفه

عرفه

عرفاتِ عرفاتِ ، دل من تنگِ براتِ

یه چشم چشمه ی زمزم اون یکی نهر فراتِ

چی میشه پاتو بزاری روی گونه های خیسم

همه جا از تو میخونم همش ازتو مینویسم

جای عکس خالی تو روی قاب سینه ی من

میشه با اشاره ای تو بدهی مدینه ی من

توی کوفه توی سهله تو نجف یا کربلایی

تویی میقاتی و مشعر توصفایی و منایی

برای دیدن رویت باز دلم بهونه داره

گوشه گوشه ی دل من عشق توست که خونه داره

توی مسلمیه شبها اگه من به شور و شینم

دل من تو کربلاست و پیش اربابم حسینم
ما رو هم دعا کنید
#التماس_دعا
#عرفه
دیدگاه ها (۱)

آقــــــاجـان خسته ام و بغض در گلو از بس توی این روزها از ای...

نامه ای را که نوشتم جگرم را سوزاند…. دست من بشکند این بال و...

سلام خواهری گلم یه خواهش ازتون دارم اگه امکانش هست داستان چا...

دلشکسته که باشیساده ترین حرفها,اشکت را در می آورنددلشکستگی.....

yek tarafe part : 8

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط