نظر اجباریه

نظر اجباریه^___^
پارت②
٭جونگ کوک٭
نمیدونستم چجوربهش بگم من جونگ کوکم.
ته یون:میشه بگی تو کی هستی؟
اب دهنمو قورت دادمو گفتم ـ ینی منو نشناختی؟
ـ هه خو اگه میدونستم تو کی هستی که نمی پرسیدم
ـ ت...ته یون منم جو...جونگ کوک
ـ چـــی؟جونگ کوک؟تو...تو با چه رویی باز بهم زنگ زدی ها؟هه بعد 3 سال زنگ زدی چی میخوای؟؟؟باز میخوای دل منو بشکونی یا با احساساتم بازی کنی؟
ـ ته یون منو ببخش معذرت میخوام میدونم بدجور دلتو شکوندم
ـ بس کن دیگه.تو بعد 3 سال چجور میتونی باز زنگ بزنی و ازم معذرت خواهی کنی ها؟نکنه فکر کردی میبخشمت؟
ـ ته یــون تروخدا منو ببخش بیا دوباره باهم باشیم عین قبلنا قول میدم دیگه دلتو نشکونم.
٭ته یون٭
خندیدمو بهش گفتم ـ من نه میبخشمت و نه باهات دوست میشم...اها راستی چی شد از اون دوس دخترت؟به اونم خیانت کردی؟به اونم گفتی از زندگیم برو بیرون؟
ـ بس کن دیگه ته یون
ـ من که چیزیو شروع نکردم تا بس کنم.
این حرفو زدمو زود قطع کردمو کلا گوشیمو خاموش کردم.نشستم رو صندلی و سرمو گذاشتم رو میزمو شروع کردم به گریه کردن.کاش از اولشم باهات اشنا نمیشدم.کاش به حرفای جیمین گوش میکردمو باهات دوس نمیشدم.خاک بر سرت ته یون که همچین پسری تونست گولت بزنه.خاک برسر اون قلبی که بهش اجازه دادم عاشقت بشه...
دیدگاه ها (۱۹)

#luhan

اینم از پارت بعدینظر اجباریهپارت③٭ته یون٭سرم روی میز بودو دا...

با اینکه پارت اول زیاد جالب نیست ولی بازم نظر اجباریه^___^پا...

خب حالا که برگشتم نظرتون چیه رمانمو بزارم؟؟؟

من عاشق شدمپارت(18)☆☆☆☆☆☆☆☆☆ته ها بس نمیکند و به کار خودش اد...

من عاشق شدمپارت(13)☆☆☆☆☆☆☆☆☆(هه سو به ته ها زنگ میزنه)هه سو:...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط