زخم صورت پارت دوم ...
خواست لپ بکهیون و بکشه که بکهیون جا خالی داد ولی امان از بی دقتی
چاقویی که تو دست چانی بود خیلی تیز بود و بکهیون به جای جا خالی دادن صورتشو برد سمت چاقو و از لپ تا گوشش بریده شد
*پایان فلش بک*
اونجو داشت گریه میکرد
+عشقم نگران نباش دیگه چیزی نشده که رفتم بیمارستان بخیه خورد خوب شد
_هقققققققق چرا اینطوری شد!
+دیگه خوب شده دیگه ول کن ..
_من برم
+کجا؟ب
_پیش جناب چانیول
+اونجو ول کن توروخوردا دیگه گذشته رفته
_اخه ببینش این رد زخمش میمونه بعد میخوای چیکار کنی؟
+نگران نباش دکتر پمادی داد که بزنم هیچ ردی ازش نمیمونه
_اوکی
من اینارو جمع کنم برم برات یکی دیگه بیارم
+بیا با هم جمع کنیم
_اوکی
******
_چی میخوری برات بیارم؟
+چیزی نمیخورم بیا اینجا
اونجو رفت پیشش نشست و زخمشو نوازش کرد
_چرا مراقب خودت نیستی؟
+اتفاقی بود
_اره اتفاقی بود ، اتفاقی مراقب خودت نیستی اتفاقی به خودت صدمه میزنی
والا تو هر سری یه بلایی سر خودت میاری
+وقتی یه دوست شیطون داشته باشی معلومه
_فقط اگه من اون دوست شیطونتو گیر نیارم😒
+حالا ببخشش دیگع
_😐
همون موقع چانیول زنگ زد یه گوشی بکهیون
اونجو تا دید چانیه سریع گوشی و ازش گرفت و جواب داد
_الو بله؟
×اع زنداداش تویی؟
_پس میخواستی کی باشه؟
×چرا میپری به ادم چیشده؟
_میزنی شوهر منو ناقص میکنی بعد میگی چی شده؟
چانی چیزی نگفت و ساکت شد
بکهیون دید اونجو داره با تندی برخورد میکنه گوشیو ازش گرفت
+الو چانی؟
×بله داداش خوبی؟
اگه خوب نیستی میخوای بریم دکتر؟
+نه خوبم مرسی که حالمو پرسیدی
×از طرف من به زنداداش سلاممک برسون و ازش معذرتخواهی کن
یه نگاهی به اونجو کرد و گفت
+اوکی فعلا ..
اونجو سرش پایین بود
+ازت انتظار نداشتم ازت
_خوب چیکار کنم عصبی بودم
+گفتم بهت که ناخواسته بود
_هوممم چیکار کنم خوب؟!
+ازش معذرتخواهی میکنی
_اوکی *زیر لب*
+خوب الان چیکار کنیم؟*😏*
_منحرف بی ادب
+مثلا شوهرتما
_اگه گذاشتم *پاشد فرار کرد*
+الان میگیرمت بچه جون نمیتونی از دستم فرار کنی ..
End
...
میدونم خیلی چرت شد نتونستم ادامشو بنویسم
...
۱۴۰۲\1\23
چاقویی که تو دست چانی بود خیلی تیز بود و بکهیون به جای جا خالی دادن صورتشو برد سمت چاقو و از لپ تا گوشش بریده شد
*پایان فلش بک*
اونجو داشت گریه میکرد
+عشقم نگران نباش دیگه چیزی نشده که رفتم بیمارستان بخیه خورد خوب شد
_هقققققققق چرا اینطوری شد!
+دیگه خوب شده دیگه ول کن ..
_من برم
+کجا؟ب
_پیش جناب چانیول
+اونجو ول کن توروخوردا دیگه گذشته رفته
_اخه ببینش این رد زخمش میمونه بعد میخوای چیکار کنی؟
+نگران نباش دکتر پمادی داد که بزنم هیچ ردی ازش نمیمونه
_اوکی
من اینارو جمع کنم برم برات یکی دیگه بیارم
+بیا با هم جمع کنیم
_اوکی
******
_چی میخوری برات بیارم؟
+چیزی نمیخورم بیا اینجا
اونجو رفت پیشش نشست و زخمشو نوازش کرد
_چرا مراقب خودت نیستی؟
+اتفاقی بود
_اره اتفاقی بود ، اتفاقی مراقب خودت نیستی اتفاقی به خودت صدمه میزنی
والا تو هر سری یه بلایی سر خودت میاری
+وقتی یه دوست شیطون داشته باشی معلومه
_فقط اگه من اون دوست شیطونتو گیر نیارم😒
+حالا ببخشش دیگع
_😐
همون موقع چانیول زنگ زد یه گوشی بکهیون
اونجو تا دید چانیه سریع گوشی و ازش گرفت و جواب داد
_الو بله؟
×اع زنداداش تویی؟
_پس میخواستی کی باشه؟
×چرا میپری به ادم چیشده؟
_میزنی شوهر منو ناقص میکنی بعد میگی چی شده؟
چانی چیزی نگفت و ساکت شد
بکهیون دید اونجو داره با تندی برخورد میکنه گوشیو ازش گرفت
+الو چانی؟
×بله داداش خوبی؟
اگه خوب نیستی میخوای بریم دکتر؟
+نه خوبم مرسی که حالمو پرسیدی
×از طرف من به زنداداش سلاممک برسون و ازش معذرتخواهی کن
یه نگاهی به اونجو کرد و گفت
+اوکی فعلا ..
اونجو سرش پایین بود
+ازت انتظار نداشتم ازت
_خوب چیکار کنم عصبی بودم
+گفتم بهت که ناخواسته بود
_هوممم چیکار کنم خوب؟!
+ازش معذرتخواهی میکنی
_اوکی *زیر لب*
+خوب الان چیکار کنیم؟*😏*
_منحرف بی ادب
+مثلا شوهرتما
_اگه گذاشتم *پاشد فرار کرد*
+الان میگیرمت بچه جون نمیتونی از دستم فرار کنی ..
End
...
میدونم خیلی چرت شد نتونستم ادامشو بنویسم
...
۱۴۰۲\1\23
- ۳۱.۶k
- ۲۳ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط