ادم وقتی دستش به جایی بند نیست سراغ آرزوها می رود

ادم وقتی دستش به جایی بند نیست سراغ آرزوها می رود
آرزوهایش که محال شد
غرق می شود در خاطراتش...!

میلان کوندرا
دیدگاه ها (۹)

مرا ز مردم نااهل، چشم مردمی است امید میوه ز شاخ بریده ای دار...

دوست داشتنت چمدانیستدر دستانِ بلاتکلیف ترین مسافرکه راهی اش ...

در گوش تو‌به جای اذان حافظ خوانده اند که اینگونه از چشمهایت ...

من چه خاکی سر آن خاطره ها بگذارمتو اگر سایه به دیوار کسی بگذ...

در حقیقت آدمی،در یک سکانس از زندگی اش گیر میکند!و بعد دیگر م...

وقتی که روح عشق رااینگونه عریان می کنی درواژه های شعر من گوی...

اینقدر زیبا نخند آیینه جادو می شودساده ی بی شیله پیله پر هیا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط