گفته بودی که تمامم غم آغوش تو بود

#گفته بودی که تمامم غم آغوش تو بود!
گفته بودم که قدمهای منم سوی تو بود.

دل من خسته از این سنگی دلها اما..!
گفته بودم که دلم بند به گیسوی تو بود...

روزهایی که نباشی مثل شب تاریکست!
گفته بودم که نبودم همه درفکر تو بود...

یاد آن خنده و آن قهقه های تو بخیر!!
گفته بودم که نمازم همه اش ذکر تو بود...

ذکر و فکر و همه ام را تو ندیدی اما
گفته باشم!!که جدا راه من از راه تو بود #مهران_فرهادی
۱۴۰۰/۹/۱۱
۱۰:۱۶
دیدگاه ها (۴)

من برای آنکه چیزی از خود به تو بفهمانم...جز چشمهایم چیزی ندا...

#قدر همدیگه رو بیشتر بدونیم ..فردا خیلی نزدیک است اما شاید د...

من وفادارترین آدم‌ها را دیدم که خیانت کردند،باهوش‌ترین افراد...

همیشه برای آدم‌های غمگین چای ریخته‌ام و این نهایت تلاش من بر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط