عابری در گذر از کوچه مرا می شکند !
عابری در گذر از کوچه مرا می شکند !
عشقِ من ، کوچه مگر ، پنجره را می شکند ؟!
تو مرا زنده کنی ، خاطره ات خواهد کشت
دلِ بیچاره از اندوه شما ،می شکند
با تو دلگرم شدم ، عشق ، چرا سرد شدی؟
آه این آینه با گفتن «ِ ها » می شکند
از شکستِ دلم اینبار ، تو تکثیر شدی ...!
دلِ طوفان زده را باد صبا می شکند
از تو دریا شده این چشمه خودت می دانی
روسیاهم که چُنین حرمت ِ « ما » ، می شکند
عشقِ من ، کوچه مگر ، پنجره را می شکند ؟!
تو مرا زنده کنی ، خاطره ات خواهد کشت
دلِ بیچاره از اندوه شما ،می شکند
با تو دلگرم شدم ، عشق ، چرا سرد شدی؟
آه این آینه با گفتن «ِ ها » می شکند
از شکستِ دلم اینبار ، تو تکثیر شدی ...!
دلِ طوفان زده را باد صبا می شکند
از تو دریا شده این چشمه خودت می دانی
روسیاهم که چُنین حرمت ِ « ما » ، می شکند
۵.۱k
۱۰ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.