سالها بعد وقتی دخترم از من میپرسد که چه شد ...

سالها بعد وقتی❤ دخترم❤ از من میپرسد که چه شد این همه دفتر پُر از عاشقانه دارم
او را جلویم می نشانم وقتی موهایش را میبافم
آرام میگویم مردی همین گوشه کنارِ شهر عاشقانه های مادرت را نشنید
از آن روز تا به حالا یک جفت چشم و یک صدای بم مادرت را شاعر کرده ...
دیدگاه ها (۷)

چقدر این روزها ؛همه پاییز را بهانه کرده اند ،یکی نیامده‌اش ر...

❤ دخترم❤ اگر عاشق شد ،حاضرم زندگی ام را بدهم تا او را به عش...

❤ دیدنت در زیر باران در خزان قسمت نشدبودنم با عشق تو در این ...

تو، شخصی ترین دارایی منیکه با وجودم در آمیخته ایو تبدیل به ت...

Part ¹³²راوی:---ا.ت درحالی که دستش دور بازوی جونگ کوک حلقه ش...

### فصل دوم | پارت ششم نویسنده: Ghazal ات هنوز تو بغل جونگ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط