سالها بعد وقتی دخترم از من میپرسد که چه شد ...
سالها بعد وقتی❤ دخترم❤ از من میپرسد که چه شد این همه دفتر پُر از عاشقانه دارم
او را جلویم می نشانم وقتی موهایش را میبافم
آرام میگویم مردی همین گوشه کنارِ شهر عاشقانه های مادرت را نشنید
از آن روز تا به حالا یک جفت چشم و یک صدای بم مادرت را شاعر کرده ...
او را جلویم می نشانم وقتی موهایش را میبافم
آرام میگویم مردی همین گوشه کنارِ شهر عاشقانه های مادرت را نشنید
از آن روز تا به حالا یک جفت چشم و یک صدای بم مادرت را شاعر کرده ...
- ۵۶۱
- ۲۲ مهر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط