یکی تو میگویی

یکی تو میگویی
یکی او
یکی تو میگویی
یکی او
و آنقدر این داستان ادامه پیدا میکند،
که دیگر
نه تو میگویی و
نه او!
و نیمی از روابط،
به همین سادگی عقیم میشوند!
حلقه ی مفقوده ی نسلِ ما،
آرامش است
آرامشی که گاهی خودمان نداریم،
اما از عالم و آدم انتظارش را داریم
حلقه ی مفقوده ی نسلِ ما،
غرورِ بیجاست
غروری که دقیقاً آنجا که نباید،
خرجش میکنیم!
حلقه ی مفقوده ی نسلِ ما،
تنوع طلبی ست!
که اگر این نشد،فدای سرمان،
هستند امثالِ اینها و آنها که جایِ خالیِ هم را پر میکنند!
نسلِ ما،
پر از حلقه های مفقوده ای است،
که راستش را بخواهید،
حوصله ی پیدا کردنش را نداریم!
خودمان را انداختیم داخلِ سراشیبیِ روابطی که،
میدانیم به دره ختم میشود،
اما ترجیح میدهیم از مسیر لذت ببریم!
دیدگاه ها (۲)

می خواهم معنایِ دوست داشتن راتازه کنم !دارد خاک می خورد زیرِ...

ما آدمِ بخشیدن نیستیم،نه که نباشیم،بلد نیستیم درست بخشیدن و ...

من رازی ندارم...قلب من کتابی ست گشودهخواندن آن برای تو دشوار...

می ترسم...ازجهانی که یخبندان شده ازمردمی که شبیه ماشین شده ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط