نامعشق یک طرفه
نام:عشق یک طرفه
که یهو گوشیم زنگ خورد ای بابا تازه توی
حس رفته بودما دیدم مامانه
ا.ت:الو
م.ت:ا.ت میخواستم بگم امشب ساعت ۷ مهمون داریم و اگه لباس نداری برو برای خودت بخر
ا.ت:چی؟مهمون به چه مناسبتی؟
م.ت:اونشو دیگه ولش کن خودت دیگه میفهمی
ا.ت:باشه
م.ت:خداحافظ
ا.ت:خداحافظ
گوشیم رو گذاشتم داخل کیفم خیلی عجیبه
خیلی آروم بود معمولا وقتی مهمون
داریم دنیارو میریزه بهم بیخیال برم خونه
بهتره لباس دارم که برای امشب بپوشم رفتم به سمت خونه
داخل خونه
ا.ت:مامان قراره کی بیاد که انقدر خشحالی؟
م.ت:حالا خودت میبینی
ا.ت:باشه(تعجب)
م.ت:برو بالا لباسات رو عوض کن یه لباس قشنگ بپوش که ساعت ۷ میان
ا.ت:باشه
رفتم بالا داخل اتاقم نگاه ساعت کردم۵:۳۰
بود خوبه وقت دارم رفتم حموم کردم و
اومدم بیرون و موهام رو خشک کردم و
لباسم رو پوشیدم نگاه ساعت کردم ساعت ۶:۵۵ بود رفتم پایین
م.ت:وای من قربون دخترم برم که چقدر خوشگله مطمئنم که عاشقت میشه
ا.ت:کی عاشقم میشه؟
م.ت:خودت میفهمی
ا.ت:مامان اذیت نک.......
زنگ در خورد
که یهو گوشیم زنگ خورد ای بابا تازه توی
حس رفته بودما دیدم مامانه
ا.ت:الو
م.ت:ا.ت میخواستم بگم امشب ساعت ۷ مهمون داریم و اگه لباس نداری برو برای خودت بخر
ا.ت:چی؟مهمون به چه مناسبتی؟
م.ت:اونشو دیگه ولش کن خودت دیگه میفهمی
ا.ت:باشه
م.ت:خداحافظ
ا.ت:خداحافظ
گوشیم رو گذاشتم داخل کیفم خیلی عجیبه
خیلی آروم بود معمولا وقتی مهمون
داریم دنیارو میریزه بهم بیخیال برم خونه
بهتره لباس دارم که برای امشب بپوشم رفتم به سمت خونه
داخل خونه
ا.ت:مامان قراره کی بیاد که انقدر خشحالی؟
م.ت:حالا خودت میبینی
ا.ت:باشه(تعجب)
م.ت:برو بالا لباسات رو عوض کن یه لباس قشنگ بپوش که ساعت ۷ میان
ا.ت:باشه
رفتم بالا داخل اتاقم نگاه ساعت کردم۵:۳۰
بود خوبه وقت دارم رفتم حموم کردم و
اومدم بیرون و موهام رو خشک کردم و
لباسم رو پوشیدم نگاه ساعت کردم ساعت ۶:۵۵ بود رفتم پایین
م.ت:وای من قربون دخترم برم که چقدر خوشگله مطمئنم که عاشقت میشه
ا.ت:کی عاشقم میشه؟
م.ت:خودت میفهمی
ا.ت:مامان اذیت نک.......
زنگ در خورد
- ۸.۹k
- ۰۶ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط