Love is in danger
لیا: نمیدونم جوون
جوون: یعنی چی میزاری اونا به رتبه ی اول برسند یعنی رتبه ی ما رو ازمون بگیرنن؟
لیا: من هیچ. نگفتم اجازه میدم یا میزارم رتبه امون رو ازمون. بگیرنن فقط گفتم نمیدونم خب ما کلی زحمت کشیدیم تا به اینجا رسیدیم و منم اجازه نمیده هر کی از راه برسه به رتبه ی اول برسه
لیسا: لیا من حس میکنم تهیونگ و جونگ کوک خیانتکار هستند
لیا: چه خیانتی آخه لیسا؟!
لیسا: خب اول چند سال پیش دشمن مون بودند و بعد اونارو بدزدیم خب بعدشم اذیت شون نکردیم باشه تا اینجا شو فهمیدم خب بعدش پسرا رو ول کردند تو بهشون شک کردی بعدش فهمیدی تهیونگ پسر عموم مون هست و جونگ کوک پسر عمه مون
لیا: خب این الان کجاش برات عجیبه؟!
لیسا: هیچ. جاش ولی حس میکنم اونا خیانتکار هستند
میا: اونا خیانتکار نیستند لیسا یعنی نمی تونند خیانت کنند
لیا: شاید بتونند خب ببین اگه عضو خانواده امون نبودند درصد بهمون خیانت میکردند ولی الان عضو خانواده امون هستند نمیتونند
ته هیون: آره ولی نباید زود بهشون اعتماد کنیم ما بخاطر اونا برگشتیم لندن
لیا: بی خیال بهتر که برگشتیم فعلا اینا رو ول کنید باید بفهمم کی توی این شرکت داره جاسوسی میکنه این مهمه
جنی: آره لیا راست میگی شاید باورتون نشه من حتا به بابامم شک دارم چه برسه تهیونگ و جونگ کوک
میا: خب چون هنوز خیلی زوده که بهشون اعتماد کنیم
رزی: شاید هنوز. با پسرا در ارتباط باشن ولی ما چیزی نمیدونیم؟!
ته هیون : نه نگران نباشین در ارتباط نیستند اون شب همه جا دوربین صدار گذاشته بودیم اونا قطعا رابطه شون رو باهم تموم. کردند
لیا: یه بار گفتم بازم. میگم الان این بازا مهم نیست
جوون: یعنی چی میزاری اونا به رتبه ی اول برسند یعنی رتبه ی ما رو ازمون بگیرنن؟
لیا: من هیچ. نگفتم اجازه میدم یا میزارم رتبه امون رو ازمون. بگیرنن فقط گفتم نمیدونم خب ما کلی زحمت کشیدیم تا به اینجا رسیدیم و منم اجازه نمیده هر کی از راه برسه به رتبه ی اول برسه
لیسا: لیا من حس میکنم تهیونگ و جونگ کوک خیانتکار هستند
لیا: چه خیانتی آخه لیسا؟!
لیسا: خب اول چند سال پیش دشمن مون بودند و بعد اونارو بدزدیم خب بعدشم اذیت شون نکردیم باشه تا اینجا شو فهمیدم خب بعدش پسرا رو ول کردند تو بهشون شک کردی بعدش فهمیدی تهیونگ پسر عموم مون هست و جونگ کوک پسر عمه مون
لیا: خب این الان کجاش برات عجیبه؟!
لیسا: هیچ. جاش ولی حس میکنم اونا خیانتکار هستند
میا: اونا خیانتکار نیستند لیسا یعنی نمی تونند خیانت کنند
لیا: شاید بتونند خب ببین اگه عضو خانواده امون نبودند درصد بهمون خیانت میکردند ولی الان عضو خانواده امون هستند نمیتونند
ته هیون: آره ولی نباید زود بهشون اعتماد کنیم ما بخاطر اونا برگشتیم لندن
لیا: بی خیال بهتر که برگشتیم فعلا اینا رو ول کنید باید بفهمم کی توی این شرکت داره جاسوسی میکنه این مهمه
جنی: آره لیا راست میگی شاید باورتون نشه من حتا به بابامم شک دارم چه برسه تهیونگ و جونگ کوک
میا: خب چون هنوز خیلی زوده که بهشون اعتماد کنیم
رزی: شاید هنوز. با پسرا در ارتباط باشن ولی ما چیزی نمیدونیم؟!
ته هیون : نه نگران نباشین در ارتباط نیستند اون شب همه جا دوربین صدار گذاشته بودیم اونا قطعا رابطه شون رو باهم تموم. کردند
لیا: یه بار گفتم بازم. میگم الان این بازا مهم نیست
۳۶۷
۰۵ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.