~ته ته ادمممم باش… .اووووف درست بخواب منم جا شم
~ته ته ادمممم باش… .اووووف درست بخواب منم جا شم
رز: جینننن.. کل جارو گرفتیاااا… من کجا بخوابمممممممممممم
همه به نوبعی مشکل جا داشتن
&ای بابا… خیلی خب… بقیه برن تو چادر این سکانسو فقط از کوک و ا/ت میگیریم ...خب بچه ها ما شروع میکنیم
دستشو زیر سرم گزاشت و منم بغلش کردمو با هم به ستاره ها نگاه میکردیم ..دستمو گرفت و سمت اسمون دراز کرد و با دستم یه قلب فرضی کشید ..
&کات… تمومههه… حرف نداشت… حالا بخوابین تا صبح ..شب همگی بخیررر
×نخواب
+ها?
×وقتی همه خوابیدن منو تو میریم همون جا
+(لبخند زدم )باشه
یکم بعد بلند شدیم
+کیسه خوابو هم بردار
×نمیخواد اونجا یه چیز بهتر هست
دستمو گرفت و اروم رفتیم سمت رودخونه
باورم نمیشد… بین دوتا درخت یه تاب روان بود و چندتا هم فانوس هم به گوشه کنار درختا اویزون بود ..
+واااای… من دلم نمیاد بخوابم… میخوام تا صبح اینجا رو تماشاکنم
×ما من میخوام کنار تو روی همین تاب بخوابم
همزمان نشستیمو بعدشم من تو بغل کوک روی تاب خوابیدم ..
×به این زودی خوابیدی?
+هوم
×بخواب (حلقه دستشو محکم تر کردو سرشو بین موهام فرو کرد )
صبح با فلش و نور دوربینا بیدار شدم
&کاتتت…. عالی بود… ولی شماها نباید یه اطلاع میدادین??? همه جارو کشتیم تا پیداتون کردیم
×عاام… مغذرت میخوام رئیس .
&.عیبی نداره اینجا خیلی خوبه… خیلی خب ناهار میخوریمو بعدشم میریم خونه… عالی بود دوستان ..خسته نباشید
بلند شدمو تو کابین خودم لباسامو عوض کردم
کتی: ا/تتت بیا… بیااا اینجا بشین ..پسرا هم اونجا بودن ..خواستم بشینم که دستم کشیده شد .
×نه اونجا نه ..پیش من بشین
دستو گرفت سمت یه میز دیگه برد ..اولش خجالت کشیدم اما بعد…
+اینطوری چاق میشماا.. هر لقمه مساویه با ده دقیقه دویییدن .
×بخور من جات میدوام ..
خندم گرفت
+تو میدویی من لاغر شم باهوش?
×بخورششش ببینم ..
&بریییییییم
بلند شدیمو هر کدوم سوار ماشینامون شدیم
#loveme°•
رز: جینننن.. کل جارو گرفتیاااا… من کجا بخوابمممممممممممم
همه به نوبعی مشکل جا داشتن
&ای بابا… خیلی خب… بقیه برن تو چادر این سکانسو فقط از کوک و ا/ت میگیریم ...خب بچه ها ما شروع میکنیم
دستشو زیر سرم گزاشت و منم بغلش کردمو با هم به ستاره ها نگاه میکردیم ..دستمو گرفت و سمت اسمون دراز کرد و با دستم یه قلب فرضی کشید ..
&کات… تمومههه… حرف نداشت… حالا بخوابین تا صبح ..شب همگی بخیررر
×نخواب
+ها?
×وقتی همه خوابیدن منو تو میریم همون جا
+(لبخند زدم )باشه
یکم بعد بلند شدیم
+کیسه خوابو هم بردار
×نمیخواد اونجا یه چیز بهتر هست
دستمو گرفت و اروم رفتیم سمت رودخونه
باورم نمیشد… بین دوتا درخت یه تاب روان بود و چندتا هم فانوس هم به گوشه کنار درختا اویزون بود ..
+واااای… من دلم نمیاد بخوابم… میخوام تا صبح اینجا رو تماشاکنم
×ما من میخوام کنار تو روی همین تاب بخوابم
همزمان نشستیمو بعدشم من تو بغل کوک روی تاب خوابیدم ..
×به این زودی خوابیدی?
+هوم
×بخواب (حلقه دستشو محکم تر کردو سرشو بین موهام فرو کرد )
صبح با فلش و نور دوربینا بیدار شدم
&کاتتت…. عالی بود… ولی شماها نباید یه اطلاع میدادین??? همه جارو کشتیم تا پیداتون کردیم
×عاام… مغذرت میخوام رئیس .
&.عیبی نداره اینجا خیلی خوبه… خیلی خب ناهار میخوریمو بعدشم میریم خونه… عالی بود دوستان ..خسته نباشید
بلند شدمو تو کابین خودم لباسامو عوض کردم
کتی: ا/تتت بیا… بیااا اینجا بشین ..پسرا هم اونجا بودن ..خواستم بشینم که دستم کشیده شد .
×نه اونجا نه ..پیش من بشین
دستو گرفت سمت یه میز دیگه برد ..اولش خجالت کشیدم اما بعد…
+اینطوری چاق میشماا.. هر لقمه مساویه با ده دقیقه دویییدن .
×بخور من جات میدوام ..
خندم گرفت
+تو میدویی من لاغر شم باهوش?
×بخورششش ببینم ..
&بریییییییم
بلند شدیمو هر کدوم سوار ماشینامون شدیم
#loveme°•
۸.۵k
۲۸ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.