سناریو استری کیدز
#سناریو استری کیدز
وقتی میخوای بیدارش کنی میگی عین خر میخوابه خجالتم نمیکشه
هان: جان. من تو که راس میگی
چانگبین: گمشو اونور تا با دمپایی بزنمت
ات:نمیخوام
(ا.ت و چانگبین تا 4 ساعت در حال دنبال کردن هم با دمپایی)
چان: عمه ی من بود دیشب باتو بود( منحرفا)
فیلیکس: آره جون ننت بزار بخوابم دیگه عه
لینو:تو خجالت بکش . چرا من
ای.ان: من نیستم که دارم یه بدبختو ساعت شیش صبح بیدار میکنم چرا باید خجالت بکشم
سونگمین: ( بالشتو میزاره رو سرش میخوابه)
هیونجین: ( تو خودت خوابی میخوای اونو بیدار کنی)
وقتی میخوای بیدارش کنی میگی عین خر میخوابه خجالتم نمیکشه
هان: جان. من تو که راس میگی
چانگبین: گمشو اونور تا با دمپایی بزنمت
ات:نمیخوام
(ا.ت و چانگبین تا 4 ساعت در حال دنبال کردن هم با دمپایی)
چان: عمه ی من بود دیشب باتو بود( منحرفا)
فیلیکس: آره جون ننت بزار بخوابم دیگه عه
لینو:تو خجالت بکش . چرا من
ای.ان: من نیستم که دارم یه بدبختو ساعت شیش صبح بیدار میکنم چرا باید خجالت بکشم
سونگمین: ( بالشتو میزاره رو سرش میخوابه)
هیونجین: ( تو خودت خوابی میخوای اونو بیدار کنی)
۱۳.۵k
۲۶ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.