بسم الله الرحمن الرحیم
بسم الله الرحمن الرحیم
قسمت اول :
نَفْس ات را رو به پایین هدایت کن :برای اینکه رو به بالا روی، باید پیش از آن رو به پایین آمده باشی. راه بالا، از پایین می گذرد. از مسیر تواضع! سیر تکاملی نفس، رو به پایین است. چه نفس ابتدا ناری است، سرکش و آتشین است. متکبرانه قصد بالا را دارد و این همان نفس امّاره است. همان نفس شیطانی است که هرگز حاضر به سجده نیست. اما چون به اصلاح خود قیام کنی و مرتبه ای پایین تر بیایی، نفس هوایی می شوی، نفس لوّامه می گردی. وجدانت بیدار می شود. و چون با سلوک پیگیرت، باز پایین تر بیایی، نفس مائی می شوی، به نرمی و لطافت آب، نفس مُلهمه می گردی و آگاهیِ آرامش بخش سراغت می آید. و آن گاه که پایین تر روی، آنگونه که سراپای وجودت تواضع گردد، خاکی می شوی. ترابی می گردی. نفس مطمئنه ای.
و اینجاست که لایق سجده ملائکه گشته ای. تو با پایین آمدن، بالا رفته ای! دریاب نکته را! ای دوست، به پایین پایت بنگر! چشمه آنجاست! درست زیر پایت!
کدام نَفْس؟ : از میان انواع نَفْس، خداوند فقط نفس مطمئنهات را بسوی خویش خوانده است. نه نَفْس امّاره را که همواره وسوسه به شر و بدی میکند، و نه نَفْس لوّامهات را که مدام تو را قضاوت میکند و تحقیر مینماید…
و نَفْس مطمئنه همان است که در کیفیت مراقبه حاصل میشود. این تنها نفسی است که به بهشت خدا وارد آمدنی است.
نفس ما، ذهن ما : برخی می پرسند نفس کدام است؟! نفس در این رتبه از حیات، همین ذهن ماست که ما را بیچاره کرده است. این ذهن و ذهنیات ماست که هر دم ما را به تاریکی های بیشتر می کشاند. وسوسه گر اصلی همین ذهن پر وسوسه ماست که به بهانه بر خورداری بیشتر، روز به روز اسارت بیشترمان می بخشد.
ما زندانی ذهن و ذهنیات مان هستیم و مبارزه اصلی سالک با همین ذهن عالِم نما و متکبر و ریاست طلب است.
کمال نفس:نفس نیز انتقالات جوهری یا رشد لایه به لایه خویش را دارد. و این به معنای تناسخ ظاهری نیست. بلکه یک حرکت جوهری بسوی کمال خویش است.
نفس آن انسانی که متحجر است، در حالت جمادی یا رسخ بسر میبرد. چنین کسی سنگی و سنگین است. قوّهٔ درک مراحل بالاتر را هنوز نیافته است. غالباً دیرزمانی باید بگذرد که چنین نفسی به مرحلهٔ بالاتر یعنی حالت نباتی نفس نائل شود.
نفس آن انسانی که در کیفیت نباتی به سر میبرد به واقع در حالت فسخ است. اگر این نفس آگاهتر شود به مرحله حیوانی یا همان مسخ رسیده وچون آگاهتر و شریفتر وبرخوردار ازعقل جزوی گردد،تازه هماهنگ با کالبد انسانی اش شده است.(ادامه دارد...)
قسمت اول :
نَفْس ات را رو به پایین هدایت کن :برای اینکه رو به بالا روی، باید پیش از آن رو به پایین آمده باشی. راه بالا، از پایین می گذرد. از مسیر تواضع! سیر تکاملی نفس، رو به پایین است. چه نفس ابتدا ناری است، سرکش و آتشین است. متکبرانه قصد بالا را دارد و این همان نفس امّاره است. همان نفس شیطانی است که هرگز حاضر به سجده نیست. اما چون به اصلاح خود قیام کنی و مرتبه ای پایین تر بیایی، نفس هوایی می شوی، نفس لوّامه می گردی. وجدانت بیدار می شود. و چون با سلوک پیگیرت، باز پایین تر بیایی، نفس مائی می شوی، به نرمی و لطافت آب، نفس مُلهمه می گردی و آگاهیِ آرامش بخش سراغت می آید. و آن گاه که پایین تر روی، آنگونه که سراپای وجودت تواضع گردد، خاکی می شوی. ترابی می گردی. نفس مطمئنه ای.
و اینجاست که لایق سجده ملائکه گشته ای. تو با پایین آمدن، بالا رفته ای! دریاب نکته را! ای دوست، به پایین پایت بنگر! چشمه آنجاست! درست زیر پایت!
کدام نَفْس؟ : از میان انواع نَفْس، خداوند فقط نفس مطمئنهات را بسوی خویش خوانده است. نه نَفْس امّاره را که همواره وسوسه به شر و بدی میکند، و نه نَفْس لوّامهات را که مدام تو را قضاوت میکند و تحقیر مینماید…
و نَفْس مطمئنه همان است که در کیفیت مراقبه حاصل میشود. این تنها نفسی است که به بهشت خدا وارد آمدنی است.
نفس ما، ذهن ما : برخی می پرسند نفس کدام است؟! نفس در این رتبه از حیات، همین ذهن ماست که ما را بیچاره کرده است. این ذهن و ذهنیات ماست که هر دم ما را به تاریکی های بیشتر می کشاند. وسوسه گر اصلی همین ذهن پر وسوسه ماست که به بهانه بر خورداری بیشتر، روز به روز اسارت بیشترمان می بخشد.
ما زندانی ذهن و ذهنیات مان هستیم و مبارزه اصلی سالک با همین ذهن عالِم نما و متکبر و ریاست طلب است.
کمال نفس:نفس نیز انتقالات جوهری یا رشد لایه به لایه خویش را دارد. و این به معنای تناسخ ظاهری نیست. بلکه یک حرکت جوهری بسوی کمال خویش است.
نفس آن انسانی که متحجر است، در حالت جمادی یا رسخ بسر میبرد. چنین کسی سنگی و سنگین است. قوّهٔ درک مراحل بالاتر را هنوز نیافته است. غالباً دیرزمانی باید بگذرد که چنین نفسی به مرحلهٔ بالاتر یعنی حالت نباتی نفس نائل شود.
نفس آن انسانی که در کیفیت نباتی به سر میبرد به واقع در حالت فسخ است. اگر این نفس آگاهتر شود به مرحله حیوانی یا همان مسخ رسیده وچون آگاهتر و شریفتر وبرخوردار ازعقل جزوی گردد،تازه هماهنگ با کالبد انسانی اش شده است.(ادامه دارد...)
- ۶۷۱
- ۰۲ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط