فیک گذر زمان پارت ۲
فیک گذر زمان پارت ۲
که یکهو فرمانده لیوای با یه چَک به کله ی هانجی_سان کارشو متوقف کرد
اروین ویو :
داشتیم با لیوای در مورد اتفاقات حرف میزدیم که دیدم لیوای با چشمای عصبانی به یع جا خیره شده که اروم سمت هانجی حرکت کرد و یع ضربه خیلی خفن و دردناک به کَلش زد قیافه ی هانجی واقعا خنده دار بود موهای ژولیده چهره متعجب عینک خراش افتاده و زیر چشم های سیاه مثل جن زده ها شده بود و مکاسا عین لبو قرمز و آرمین از استرس و دست و پا چلفتگی نمیدونس چی کار کنه ساشا و کُنی از خنده پاره شده بودن که یهو یمیر با چهره ی عصبی و پر از سردی بعلاوه ی کریستا که نیم وجب بود وارد شدن صحنه ی عجیبی بود که صدای لیوای بلند شد
میکاسا ویو :
میتونستم بفهمم که صورتم از اعصبانیت قرمز شده ولی حق داشتم از به عشقم امپول زد عینکی کثافت داشتم با خودم حرف میزدم که یع یهو صدای کوتوله ( لیوای فن ها ناراحت نشین لطفا من خودمم لیوای فنم ) بلند شد
لیوای : هوی کثافت بوگندو.....( فحش های مستحجن )
لیوای ویو :
داشتم با هانجی حرف می زدم که دیدم اون ریشو ی کثیف وارد شد که هر چی از دهنم در اومد گفتم
بعد از ۱۰ مین که فحشام تموم شد شروع به حرف زدن کرد
زیک : هوی لیوای چرا اینجوری شده ؟
لیوای : من چه بدونم بوگندو ی کثیف
زیک : میشه دو دقیقه فحش ندی ؟
لیوای : نه نمیشه ؛ پشمالو
زیک : خب دلیلی برای اینطور شدن مردم داری؟
لیوای : نه
زیک : به نظر من ...
زیک می خواست مطلب مهمی را بیان کنه ولی لیوای نذاشت
لیوای : کسی نظر تو رو نخواست
زیک : به دلیل اون شعی جلوی دیوار...
لیوای : چی زر زر کردی ؟
زیک : یع چیز اون بیرون دیوار هست بیاید ببینید
لیوای : ارووووووووووووووویییییییییییییییییییییییییین بیااااااااااااااااااا اینجاااااااا
( بلی اینجا لیوای هچو یع فریادی میکشه که کل پارادایس به لرزه در میاد)
میدونم کمه غر نزنید ولی جبران میکنم فردا ۳ تا پارت آپ میکنم و یع فیک دیگع دارم آماده میکنم ار توکیو ریونجرز به دلیل درخواست یع عزیز که خودش احتمالا بدونه کیه امیدوارم خوشتون بیاد
که یکهو فرمانده لیوای با یه چَک به کله ی هانجی_سان کارشو متوقف کرد
اروین ویو :
داشتیم با لیوای در مورد اتفاقات حرف میزدیم که دیدم لیوای با چشمای عصبانی به یع جا خیره شده که اروم سمت هانجی حرکت کرد و یع ضربه خیلی خفن و دردناک به کَلش زد قیافه ی هانجی واقعا خنده دار بود موهای ژولیده چهره متعجب عینک خراش افتاده و زیر چشم های سیاه مثل جن زده ها شده بود و مکاسا عین لبو قرمز و آرمین از استرس و دست و پا چلفتگی نمیدونس چی کار کنه ساشا و کُنی از خنده پاره شده بودن که یهو یمیر با چهره ی عصبی و پر از سردی بعلاوه ی کریستا که نیم وجب بود وارد شدن صحنه ی عجیبی بود که صدای لیوای بلند شد
میکاسا ویو :
میتونستم بفهمم که صورتم از اعصبانیت قرمز شده ولی حق داشتم از به عشقم امپول زد عینکی کثافت داشتم با خودم حرف میزدم که یع یهو صدای کوتوله ( لیوای فن ها ناراحت نشین لطفا من خودمم لیوای فنم ) بلند شد
لیوای : هوی کثافت بوگندو.....( فحش های مستحجن )
لیوای ویو :
داشتم با هانجی حرف می زدم که دیدم اون ریشو ی کثیف وارد شد که هر چی از دهنم در اومد گفتم
بعد از ۱۰ مین که فحشام تموم شد شروع به حرف زدن کرد
زیک : هوی لیوای چرا اینجوری شده ؟
لیوای : من چه بدونم بوگندو ی کثیف
زیک : میشه دو دقیقه فحش ندی ؟
لیوای : نه نمیشه ؛ پشمالو
زیک : خب دلیلی برای اینطور شدن مردم داری؟
لیوای : نه
زیک : به نظر من ...
زیک می خواست مطلب مهمی را بیان کنه ولی لیوای نذاشت
لیوای : کسی نظر تو رو نخواست
زیک : به دلیل اون شعی جلوی دیوار...
لیوای : چی زر زر کردی ؟
زیک : یع چیز اون بیرون دیوار هست بیاید ببینید
لیوای : ارووووووووووووووویییییییییییییییییییییییییین بیااااااااااااااااااا اینجاااااااا
( بلی اینجا لیوای هچو یع فریادی میکشه که کل پارادایس به لرزه در میاد)
میدونم کمه غر نزنید ولی جبران میکنم فردا ۳ تا پارت آپ میکنم و یع فیک دیگع دارم آماده میکنم ار توکیو ریونجرز به دلیل درخواست یع عزیز که خودش احتمالا بدونه کیه امیدوارم خوشتون بیاد
۳.۷k
۲۴ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.