پارت راز زندگی
پارت 20 ( راز زندگی)😍
میتسو: نه نمی......
تهیونگ نزاشت حرف میتسو تموم شد شروع کرد به بوسیدنش و بعد از مدتی شروع کرد به مک زدن خیلی محکم که از میتسو خون اومد و تهیونگ میتسو رو پرت کرد رو تخت تهیونگ که دید میتسو همراهیش تو بوسه نمیکنه برای همین تهیونگ لب پایین میتسو گاز گرفت و میتسو چاره از نداشت و تهیونگ لباس میتیو در آورد و لمسش کرد و گردن میتسو بوس میکردو میتسو ناله میکرد
و تهیونگ وارد میتسو کرد میتسو جیغ زد
میتسو: تهیونگ آروم تر( با ناله )
تهیونگ: ببخش بیب
و در آورد و باسینه های میتسو ور رفت
و دباره لباس میتسو رو شکار کرد و تهیونگ زبونش داخل دهن میتسو برد ( وای نویسنده ....خدایا... همه نماز بخونین🤐😳)
و تهیونگ دوباره واردش میتسو کرد ( بچه ها دیگه نمی نویسم خودتون خیلی بد تصورش کنین )
پایان منحرف بازیا
میتسو:آخ هیییی آخ دلم درد میکنه(با گریه )
تهیونگ: ببخشید بیب وسوسم کرد حالا بیابریم حموم ببرمت
میتسو: تو منو حموم کنی
تهیونگ: منکه همه حای بدنتو دیدم
میتسو قبول کرد و تهیونگ شیر آب گرم باز کرد و میتسو حموم کرد و میتسو نمیتونست راه بره
تهیونگ: حالت خوبه ؟
میتسو: دهنتو ببند فلج شدم
تهیونگ: باشه ولی خیلی خوشگذشت مگه نه اخراش حال کردی یکم
میتسو: نه اصلا
تهیونگ: واقعا؟
میتسو: حالا دیگه
تهیونگ: باشه عشقم
...
رفتن داخل اتاق و تهیونگ موهای میتسو رو سشوار کرد و رفتن سر مبل نشستن
میتسو: تهیونگ
تهیونگ: جونم
میتسو: تو از کجا میدونستی خوش میگذره و میگفتی که نترسم؟ مگه زن یا دوست دختر داشتی؟
تهیونگ: نه دوست دختر نداشتم خودم میدونم چطوری.
میتسو: نکنه فیلم 🚫 ... میبینی؟
تهیونگ:ام یکم
میتسو: اوووووووف من چیکار کنم از دست تو خلاص شم
تهیونگ: واقعا میخوای از من خلاص بشی
میتسو: اره
تهیونگ: دلت میاد
میتسو : اره
تعیونگ: باشه پس من میرم بخوابم
میتسو: برو
..........
ویو میتسو «_بعد از ۲ ساعت رفتم منم بخوابم هیچ صدایی ازش نمیومد رفتم دیدم سرش تو گوشیه و دراز کشیده رفتم و گفتم چرا نخوابیدی
تهیونک: خوابم نبرد
میتسو: خوب بیا بغلم بخوابیم
تهیونگ: ......
میتسو: تهیونگ
تهیونگ:......
میتسو : ناراحتی؟
تهیونگ: ......
میتسو: واسه اون بحثه بود
تهیونگ: .....
میتسو:حرف بزن عشقم ببخشید ببخشید
تهیونگ: مگه نخواستی خلاص بشی؟
میتسو: من حالا یه حرفی سر شوخی گفتم من هیچوقت دلم نمیخواد بری ببخشید عصبانی بودم سر اون کارایی که کردی حالا بیا بغلم
تهیونگ: دوست دارم گوگولیه من
میتسو:......
.......................
منتظر پارت بعدی باشین❤💜
امیوارم خشتون بیاد حمایتم کنین❤
میتسو: نه نمی......
تهیونگ نزاشت حرف میتسو تموم شد شروع کرد به بوسیدنش و بعد از مدتی شروع کرد به مک زدن خیلی محکم که از میتسو خون اومد و تهیونگ میتسو رو پرت کرد رو تخت تهیونگ که دید میتسو همراهیش تو بوسه نمیکنه برای همین تهیونگ لب پایین میتسو گاز گرفت و میتسو چاره از نداشت و تهیونگ لباس میتیو در آورد و لمسش کرد و گردن میتسو بوس میکردو میتسو ناله میکرد
و تهیونگ وارد میتسو کرد میتسو جیغ زد
میتسو: تهیونگ آروم تر( با ناله )
تهیونگ: ببخش بیب
و در آورد و باسینه های میتسو ور رفت
و دباره لباس میتسو رو شکار کرد و تهیونگ زبونش داخل دهن میتسو برد ( وای نویسنده ....خدایا... همه نماز بخونین🤐😳)
و تهیونگ دوباره واردش میتسو کرد ( بچه ها دیگه نمی نویسم خودتون خیلی بد تصورش کنین )
پایان منحرف بازیا
میتسو:آخ هیییی آخ دلم درد میکنه(با گریه )
تهیونگ: ببخشید بیب وسوسم کرد حالا بیابریم حموم ببرمت
میتسو: تو منو حموم کنی
تهیونگ: منکه همه حای بدنتو دیدم
میتسو قبول کرد و تهیونگ شیر آب گرم باز کرد و میتسو حموم کرد و میتسو نمیتونست راه بره
تهیونگ: حالت خوبه ؟
میتسو: دهنتو ببند فلج شدم
تهیونگ: باشه ولی خیلی خوشگذشت مگه نه اخراش حال کردی یکم
میتسو: نه اصلا
تهیونگ: واقعا؟
میتسو: حالا دیگه
تهیونگ: باشه عشقم
...
رفتن داخل اتاق و تهیونگ موهای میتسو رو سشوار کرد و رفتن سر مبل نشستن
میتسو: تهیونگ
تهیونگ: جونم
میتسو: تو از کجا میدونستی خوش میگذره و میگفتی که نترسم؟ مگه زن یا دوست دختر داشتی؟
تهیونگ: نه دوست دختر نداشتم خودم میدونم چطوری.
میتسو: نکنه فیلم 🚫 ... میبینی؟
تهیونگ:ام یکم
میتسو: اوووووووف من چیکار کنم از دست تو خلاص شم
تهیونگ: واقعا میخوای از من خلاص بشی
میتسو: اره
تهیونگ: دلت میاد
میتسو : اره
تعیونگ: باشه پس من میرم بخوابم
میتسو: برو
..........
ویو میتسو «_بعد از ۲ ساعت رفتم منم بخوابم هیچ صدایی ازش نمیومد رفتم دیدم سرش تو گوشیه و دراز کشیده رفتم و گفتم چرا نخوابیدی
تهیونک: خوابم نبرد
میتسو: خوب بیا بغلم بخوابیم
تهیونگ: ......
میتسو: تهیونگ
تهیونگ:......
میتسو : ناراحتی؟
تهیونگ: ......
میتسو: واسه اون بحثه بود
تهیونگ: .....
میتسو:حرف بزن عشقم ببخشید ببخشید
تهیونگ: مگه نخواستی خلاص بشی؟
میتسو: من حالا یه حرفی سر شوخی گفتم من هیچوقت دلم نمیخواد بری ببخشید عصبانی بودم سر اون کارایی که کردی حالا بیا بغلم
تهیونگ: دوست دارم گوگولیه من
میتسو:......
.......................
منتظر پارت بعدی باشین❤💜
امیوارم خشتون بیاد حمایتم کنین❤
- ۱.۹k
- ۳۰ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط