بی خیال نمیشوم...
بی خیال نمیشوم...
یعنی
نمی توانم بنشینم و بچه ی یتیم
و
پدر زانو زده جلوی جسد بچه ببینم...
بی خیالی هم عالمی دارد برای خودش
من اهل این طایفه ی لبخند و به روی خود نیاوردن نیستم.
من رگ که خوب است
شاهرگ می دهم که این صحنه ها تمام شود...
بی پناهی
آوارگی
اشک کودک
ضجه مادر
ناامیدی پدر
جسد جوان
همسر بی پناه...
من هنوز،
بی خیال سیلی مادر نمیشوم.
بی خیالی، رگ بی غیرتی هم می خواهد که من ندارم.
دنبال شهدا راه افتاده ام که ثابت کنم، هرکجا اسلام پای کار بخواهد هستم...
سرباز بخواهد هستم
فدایی بخواهد هستم...
شاهرگ می دهم
سر می دهم
اما شریک "لبخند و دست دادن" بی خیال ها و بی دردها و بی غیرت ها نمی شوم.
قلب رآکتور را با بتن پر کردن، توی کتم نمی رود...
نوزاد روی تابوت پدر،شوخی و بازی نیست که بگذارم "شهامت و غیرت" را به "تندروی و خودکشی" تعبیر کنند.
من بی خیال سیلی مادر نمیشوم...
پا گذاشته ام پشت سر شهدا،
تا آخرش هم ایستاده ام...
تا پای جان
که شهدا و رهبرم تنها نباشند.
بی خیال لبخند ها و دست دادن ها!
بی غیرتی مرضه که من ندارم!
پرچم هرچی با غیرته بالاست
هرچی فدایی رهبر...
#سحر_شهریاری
یعنی
نمی توانم بنشینم و بچه ی یتیم
و
پدر زانو زده جلوی جسد بچه ببینم...
بی خیالی هم عالمی دارد برای خودش
من اهل این طایفه ی لبخند و به روی خود نیاوردن نیستم.
من رگ که خوب است
شاهرگ می دهم که این صحنه ها تمام شود...
بی پناهی
آوارگی
اشک کودک
ضجه مادر
ناامیدی پدر
جسد جوان
همسر بی پناه...
من هنوز،
بی خیال سیلی مادر نمیشوم.
بی خیالی، رگ بی غیرتی هم می خواهد که من ندارم.
دنبال شهدا راه افتاده ام که ثابت کنم، هرکجا اسلام پای کار بخواهد هستم...
سرباز بخواهد هستم
فدایی بخواهد هستم...
شاهرگ می دهم
سر می دهم
اما شریک "لبخند و دست دادن" بی خیال ها و بی دردها و بی غیرت ها نمی شوم.
قلب رآکتور را با بتن پر کردن، توی کتم نمی رود...
نوزاد روی تابوت پدر،شوخی و بازی نیست که بگذارم "شهامت و غیرت" را به "تندروی و خودکشی" تعبیر کنند.
من بی خیال سیلی مادر نمیشوم...
پا گذاشته ام پشت سر شهدا،
تا آخرش هم ایستاده ام...
تا پای جان
که شهدا و رهبرم تنها نباشند.
بی خیال لبخند ها و دست دادن ها!
بی غیرتی مرضه که من ندارم!
پرچم هرچی با غیرته بالاست
هرچی فدایی رهبر...
#سحر_شهریاری
۲.۶k
۰۶ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.