پارت ¹⁰
پارت ¹⁰
ا.ت:بگووو
تهیونگ: باید عاشق هم بشیم
ا.ت:هن؟(پوکر)چی میگی دادا
تهیونگ:از وقتی امدم اینجا متوجه شدم هر یک شبانه روز اینگا میشه ده دقیقه به زمان ما برای زمان زیادی داشتم کتاب بخونم سر همون فهمیدم تنها راهی که بتونیم برگردیم یا یه دختر و یه پسر که از ان زمان امدن باید باهم باشن یا باید دوباره به تاج زمان دست بزنیم که دنبال تاج زمان به خوایم بگردیم خیلی خطر داره چون توی غار زمانه
ا.ت:وایسا وایسا گفتی غار زمان من درباره ی ان غار شنیدم مردم میگن هرکی رفته داخل ان غار هیچ وقت بر نگشته سر همون جز اینکه بدونن تاج زمان داخل ان هیچ اطلاعاتی ندارن
تهیونگ:دقیقا
ا.ت:اما ته ته مگه نباید عشق حقیقی باشه؟
تهیونگ:اهوم اره
ا.ت:و ما نمیدونیم که واقعا عاشق هم میشیم یا نه هر دوتا روش یه ریسک بالاست
تهیونگ:پس بیا بریم غار زمان
ا.ت:اهوم
خدمتمار کیم:ان غار خطر ناک ترین غاره باید اماده باشین و اینکه منم میام
ا.ت:نه نه نه نه نه نمیزارم برات خطر داره تو خودت بچه داری و هنوز زندگی میکنی هیچ دلیلی نداره همراهم بیای
خدمتکار کیم:ا.ت تو توی این زمان دختر منی و من برات همه کار میکنم
تهیونگ:ا.ت راست میگه اگر نیاید خیاله ما هم راحته که شما میتونید هواسه بقیه رو پرت کنید تا ما بریم داخل غار
خدمتکار کیم:اما...
ا.ت:اما نداره لطفا کمکمون کن با موندنت و اینکه خوشحالم تو توی این زمان مادرمی
تهیونگ:برای فردا همین جا باس ۴ صبح منتظظرتم
ا.ت:امیدوارم باز دیر نکنی
تهیونگ:نگران نباش
ا.ت:اک
ادمین پکی
ا.ت:بگووو
تهیونگ: باید عاشق هم بشیم
ا.ت:هن؟(پوکر)چی میگی دادا
تهیونگ:از وقتی امدم اینجا متوجه شدم هر یک شبانه روز اینگا میشه ده دقیقه به زمان ما برای زمان زیادی داشتم کتاب بخونم سر همون فهمیدم تنها راهی که بتونیم برگردیم یا یه دختر و یه پسر که از ان زمان امدن باید باهم باشن یا باید دوباره به تاج زمان دست بزنیم که دنبال تاج زمان به خوایم بگردیم خیلی خطر داره چون توی غار زمانه
ا.ت:وایسا وایسا گفتی غار زمان من درباره ی ان غار شنیدم مردم میگن هرکی رفته داخل ان غار هیچ وقت بر نگشته سر همون جز اینکه بدونن تاج زمان داخل ان هیچ اطلاعاتی ندارن
تهیونگ:دقیقا
ا.ت:اما ته ته مگه نباید عشق حقیقی باشه؟
تهیونگ:اهوم اره
ا.ت:و ما نمیدونیم که واقعا عاشق هم میشیم یا نه هر دوتا روش یه ریسک بالاست
تهیونگ:پس بیا بریم غار زمان
ا.ت:اهوم
خدمتمار کیم:ان غار خطر ناک ترین غاره باید اماده باشین و اینکه منم میام
ا.ت:نه نه نه نه نه نمیزارم برات خطر داره تو خودت بچه داری و هنوز زندگی میکنی هیچ دلیلی نداره همراهم بیای
خدمتکار کیم:ا.ت تو توی این زمان دختر منی و من برات همه کار میکنم
تهیونگ:ا.ت راست میگه اگر نیاید خیاله ما هم راحته که شما میتونید هواسه بقیه رو پرت کنید تا ما بریم داخل غار
خدمتکار کیم:اما...
ا.ت:اما نداره لطفا کمکمون کن با موندنت و اینکه خوشحالم تو توی این زمان مادرمی
تهیونگ:برای فردا همین جا باس ۴ صبح منتظظرتم
ا.ت:امیدوارم باز دیر نکنی
تهیونگ:نگران نباش
ا.ت:اک
ادمین پکی
۱۸.۵k
۱۸ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.