part5
part5
رسیدبم خونه و منم اصلا حا خوبی نداشتم و پریود بودم
اناـــ ها توضیح بده اقای جعون
کوکـــ... ببین دخترم ماـ..
) ا.ت حرفشو قط کرد
ا. تــــ. ببین انا الان نمیدونم چجوری بگم بابات منو دزدید و اهم اهم کردیم بعد اون میگفت عاشقتم و اینا بعد من اول ازش متنفر بودم ولی یهو بهش حس پیدا کردم ببخشید اما الان فک کنم من... م.. ن ماد. رتم(گریهههه)
اناــ عه عه اشکال نداره تروخدا گریه نکن من تحمل اشک های مامانمو ندارم
ا. ت: 😳چی ها چی شد م. ام.. ان
کوک(تو شوک)
اناــ بابا ببین من اصلا نمبتونم تحمل کنم کاش به زره با منم در میون میزاشتی الان من نمیتونم اشک های دوستم یا مامانمو تحمل کنم
کوک.... ـ: اممم ببخشبد تما من خیلی مامانتو دوسدارم ببخشید
انا: خدارو شکر من صبورم ولی تا الان به خاک رفته بودین
ا. ت: بز صبور مامانش(خنده)
انا: اگه مامانم نبودی یه چیزی بارت میکردما 😂😂فقط لطفا صدای ناله های مادرم کم باشه پدر جان
کوک و ا. ت: ای شیطون (خنده و لپ سرخ)
لی لی لی تموم (میدونم بیخود تموم شد ولی رمان بعدی رو جبران میکنم
رسیدبم خونه و منم اصلا حا خوبی نداشتم و پریود بودم
اناـــ ها توضیح بده اقای جعون
کوکـــ... ببین دخترم ماـ..
) ا.ت حرفشو قط کرد
ا. تــــ. ببین انا الان نمیدونم چجوری بگم بابات منو دزدید و اهم اهم کردیم بعد اون میگفت عاشقتم و اینا بعد من اول ازش متنفر بودم ولی یهو بهش حس پیدا کردم ببخشید اما الان فک کنم من... م.. ن ماد. رتم(گریهههه)
اناــ عه عه اشکال نداره تروخدا گریه نکن من تحمل اشک های مامانمو ندارم
ا. ت: 😳چی ها چی شد م. ام.. ان
کوک(تو شوک)
اناــ بابا ببین من اصلا نمبتونم تحمل کنم کاش به زره با منم در میون میزاشتی الان من نمیتونم اشک های دوستم یا مامانمو تحمل کنم
کوک.... ـ: اممم ببخشبد تما من خیلی مامانتو دوسدارم ببخشید
انا: خدارو شکر من صبورم ولی تا الان به خاک رفته بودین
ا. ت: بز صبور مامانش(خنده)
انا: اگه مامانم نبودی یه چیزی بارت میکردما 😂😂فقط لطفا صدای ناله های مادرم کم باشه پدر جان
کوک و ا. ت: ای شیطون (خنده و لپ سرخ)
لی لی لی تموم (میدونم بیخود تموم شد ولی رمان بعدی رو جبران میکنم
۲.۵k
۲۹ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.