سالها میگذرد از روزهای جنون و عاشقی

سال‏ها می‏گذرد از روزهای جنون و عاشقی، 
از لحظه‏ های شیرین #شهادت و چهره‏ های لبریز صلابت.
این روزها، سیم خاردار فاصله روحم را می‏ خراشد.
من، #پاسدار حرمت آن روزهایم. 

وقتی فضای شهر و کوچه لبریز غربت جوان‏ های راه گم کرده می‏شود، 
شب، بوی خاطرات تو سر برمی ‏آورد و همه ‏جا از شمیم دل ‏انگیز شهادت پر می‏شود....
دیدگاه ها (۲)

#طلاییه-کجاست !!!!!!بگم؟جاییه که دست حسین خرازی فرمانده پیرو...

گفت : مادر جان بیا ناهار بخوریم .پرسید : ناهار چی داریم مادر...

مادر بهش گفت :" ابراهیم ، سرما اذیتت نمی کنه .. ؟ "گفت :" نه...

.....شهداء........یاد شهید بابایی بخیر که طلاهای همسرش را فر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط