گفت مادر جان بیا ناهار بخوریم

گفت : مادر جان بیا ناهار بخوریم .
پرسید : ناهار چی داریم مادر ؟
گفت : باقالا پلو با ماهی .
با خنده رو کرد به مادر و گفت :ما امروز این ماهی ها رو میخوریم و یه روز این ماهی ها ما رو میخورن ...
چند سال بعد... عملیات والفجر 8 ...
درون اروند گم شد ... مادر تا آخر عمرش ماهی نخورد ...
جهت شادی روح تمام شهداصلوات
دیدگاه ها (۸)

زمانی، بچه ها در شلمچه پیکر یکی از شهدا را که از نیروهای غوا...

به سبک شهدا"شهید حاج مصطفی ردانی پور"مصطفی گفت: خودمـ کارت ه...

#طلاییه-کجاست !!!!!!بگم؟جاییه که دست حسین خرازی فرمانده پیرو...

سال‏ها می‏گذرد از روزهای جنون و عاشقی، از لحظه‏ های شیرین #ش...

#Gentlemans_husband#Season_two#part_200_چیزی گفتی؟ هوفی کشید...

پارت ۶تق تق تق(مثلا صدای دره)نامی. کیه(سرد)منم بابا میشم بیا...

مست خون ( پارت ۱۴ )

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط