گاهی دلتنگی
گاهی دلتنگی
شبیه دیدن عکسی قدیمی
میان آلبوم خانوادگیست
شبیه پیدا کردن نوشته ای غبار گرفته
از زیر فرش های کفِ اتاق
چیزی مانند بوی کمرنگِ عطر
از شیشه ی خالی ادکلن مورد علاقه ات
دیدن شاخه گلی خشک
میان صفحات کتاب قطوری
که مدت ها بازش نکرده ای
خواندن دوباره ی
کارت پستالهای نَم کشیده
و ملاقات اتفاقی با چهره ای که
سالها پیش همسایه ات بوده ...
ما در گذشته هایمان زندگی میکنیم
و همیشه جسممان به ناچار
به روزهای بعدی منتقل میشود ...
#محدثه_وفایی
شبیه دیدن عکسی قدیمی
میان آلبوم خانوادگیست
شبیه پیدا کردن نوشته ای غبار گرفته
از زیر فرش های کفِ اتاق
چیزی مانند بوی کمرنگِ عطر
از شیشه ی خالی ادکلن مورد علاقه ات
دیدن شاخه گلی خشک
میان صفحات کتاب قطوری
که مدت ها بازش نکرده ای
خواندن دوباره ی
کارت پستالهای نَم کشیده
و ملاقات اتفاقی با چهره ای که
سالها پیش همسایه ات بوده ...
ما در گذشته هایمان زندگی میکنیم
و همیشه جسممان به ناچار
به روزهای بعدی منتقل میشود ...
#محدثه_وفایی
۱۴.۹k
۲۹ مرداد ۱۴۰۰