باران

باران
این پاره‌خط‌های موازیِ خیس
به‌زودی
اندوهِ چسبیده به پنجره را خواهد شست
چون خاطرۀ شیرین تابستان
از سایۀ دیوار
مرا
غنیمت بشمار


#جواد_گنجعلی
@dastkhatcafe
دیدگاه ها (۲)

نمی‌خواهم پارچه‌ی ابریشمی باشماشرافی و غمگینمی‌خواهم کتان با...

چه غم وقتی جهان از عشق نامی تازه می گیرداز این بی آبرویی نام...

یک روزی، یک جایی، آدم‌های هم فرکانس، همدیگر را پیدا می‌کنند!...

مونالیزا بی لبخند شیراز بی‌ حافظیهپاییز بی باراندریا بی موجه...

The eyes that were painted for me... "چشمانی که برایم نقاشی ...

پرسیده بودم چه بویی پرتتان می‌کند به روزهای بچگی؟ جواب داده ...

پارت ۱هوا مثل همیشه سرد بود،دست های کوچیک و لاغرم رو بیشتر د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط