همخونه اخموم🌱
#همخونه_اخموم🌱
#PaRt32
ا.ت
دوتامون پشت یه ماشین نشسته بودیم جیمین دستشو حائل بدنم کرده بود و بیرونو میپایید
حالا انگار جنگ جهانیه سومه فضاییا بهمون
حمله کردن میخوان بخورنم
اینم مثله ی مرد کاریزماتیک که ته داستان
قراره بهم برسیم ازم محافظت میکنه
واااا
اومدم سرمو بیارم که بهش بگم چیشد رفتن
تا سرمو اوردم بالا یهو اونم سرشو آورد پایین
جیمین: ا...
فاصله صورتامون خیلی کم بود اگه ..اگه یکم دیگ نزدیک بودیم....
به لباش نگا کردم..
وای یاخدا اینا چیه دارم بهش فکر میکنم
ا.ت: هیع ..هی... برو اونور
ازش دور شدم
جیمین: ها..
بشکنی جلوش زدم
ا.ت: هی هی پیس پیس چیشدی تو ..امم معذرت میخام بیا بریم از اینجا
فک کنم خطر رفع شد
جیمین : ها .. اره چیزی نیس من ..من معذرت میخام اره اره بیا بریم تا باز مثله وحشیای آمازونی نیوفتادن سرمون
ا.ت: اوهوم بریم
اروم تر زمزمه کردم : بیرون رفتنم قشنگم
خراب شدش
رفتیم سمت خونه
جیمین: بدووو بیا قبل اینکه بریم تو خونه لباس عوض کنی بپر بالا ببرمت یجای توپ
ا.ت: هوم اخه یهو میریزن سرمونو بعد..
جیمین : اع اع بیا بریم ببینم اصلا سرراه یه چیزی میخری
#PaRt32
ا.ت
دوتامون پشت یه ماشین نشسته بودیم جیمین دستشو حائل بدنم کرده بود و بیرونو میپایید
حالا انگار جنگ جهانیه سومه فضاییا بهمون
حمله کردن میخوان بخورنم
اینم مثله ی مرد کاریزماتیک که ته داستان
قراره بهم برسیم ازم محافظت میکنه
واااا
اومدم سرمو بیارم که بهش بگم چیشد رفتن
تا سرمو اوردم بالا یهو اونم سرشو آورد پایین
جیمین: ا...
فاصله صورتامون خیلی کم بود اگه ..اگه یکم دیگ نزدیک بودیم....
به لباش نگا کردم..
وای یاخدا اینا چیه دارم بهش فکر میکنم
ا.ت: هیع ..هی... برو اونور
ازش دور شدم
جیمین: ها..
بشکنی جلوش زدم
ا.ت: هی هی پیس پیس چیشدی تو ..امم معذرت میخام بیا بریم از اینجا
فک کنم خطر رفع شد
جیمین : ها .. اره چیزی نیس من ..من معذرت میخام اره اره بیا بریم تا باز مثله وحشیای آمازونی نیوفتادن سرمون
ا.ت: اوهوم بریم
اروم تر زمزمه کردم : بیرون رفتنم قشنگم
خراب شدش
رفتیم سمت خونه
جیمین: بدووو بیا قبل اینکه بریم تو خونه لباس عوض کنی بپر بالا ببرمت یجای توپ
ا.ت: هوم اخه یهو میریزن سرمونو بعد..
جیمین : اع اع بیا بریم ببینم اصلا سرراه یه چیزی میخری
۵.۵k
۳۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.