زنهایتوکیوریونجرز
#زنهای_توکیو_ریونجرز
♬.♪.♬.♪.♬.♪.♬.♪.♬.♪.♬.♪.♬.♪.♬.♪.♬.♪.♬.♪.♬.♪.♬.
*سوآن وارد خونه شد و با کلی پر مواجه شد*
همه: سوآن؟!
*بعدشم شیلا اومد*
همه: شیلا؟!
لیلی: شما اینجا چیکار میکنین؟؟
ایوری: شوهرای شما که از گل نازک تر بهتون نمیگن، پس چرا اینجایین؟
~رنو جان بدبخ شدی خواهرشوهرتو آوردم برات، سوآن ژان~
میتا: ببخشید تازه پاک کردن سبزیا تموم شد بیاین حالا پر هارو بریزیم تو بالشت ها
سوآن و شیلا اومدن نشستن تو و همه پر جمع میکردن*
واکاسا: خب بگو دیگه
سوآن: این کوکو خر خستم کرده، هی صدام میزنه، آکانه، آکانه، آکانه، ریدم تو روح خودت و آکانت باهمم! مرده که مرده به من چه چرا هی منو اون صاا میزنی؟؟ من کجا شبیهشم؟؟؟ موهام مشکیههه، چشام مشکیه، برا معذرت خواهی برام کادو فرستاده با کارت میگه معذرت میخوام آکانه خو تو قبرت ریدم من کوکوی خر!!
لیلی: خواهر جان من آروم، برم برات گل گاو زبون دم کنم
*لیلی رفت تا گل گاو زبون دم کنه و برگشت*
مینا: خب، شیلا تو چرا اینجایی؟؟
شیلا: اصلا... اصلا بهم اهمیت نمیده... اون ایزانای خر...
ملودی: مشکل نداری به شوهرت میگه خر؟؟؟
ماریا: من خودم دلم ازش خونه، فحش ناموسم بده من کاریش ندارم
شیلا: داشتم میگفتم، همش پیش اون ایزاناس... حداقل قبلا برا ناهار و شام و صبحونه میدیدمش، اما حالا برا اونم نمیاد، شب دیروقت میاد و صبح زود میره، بعضی اوقاتم که زود میاد ایزانا زنگش میزنه، بیا بریم بیرون، بونتن مشکل داره برگرد بیا فلان کن بیا بمان کن... هق... هق... من اصلا یادم نیست کی باهم وقت گذروندیم *بغض*
نانا: واییی ننه، بیا پاستیل خرسی بخور قصه نخور قشنگم *اگه نانا از خوراکیاش به کسی بده یعنی عاشقشه*
میساکی: چه بیشعوری بوده این کاکوچو
*همه جیغ زدن و برگشتن نگاش کردن البته جز واکاسا ولی واکاسا بالشتو کوفت تو رو روش*
میتا: توی خررر اینجا چه شکری میخوری؟؟؟
لیلی: از کدوم گورسونی پیدات شد؟؟
میساکی: پنجره
همه: مگه درو ازت گرفتن؟؟؟
لیلی: هعی، حالا تو اینجا چیکار میکنی
میساکی: هوی رنو بیا این گیس بریده رو جمعش کن!! همش با اون چیفویو خونه من پلاسن
رنو/سوآن: گیس بریده با رنو: شوهر منی سوآن: داداش منی؟؟
میساکی: بعله
رنو: خفه شو عامووو همشم خونه من پلاسن
رنو/میساکی: زندگی نذاشتن برامون
لیلی: آقا، دعوا بسه بحثم بسه، بیاین شام، پیتزا ها یخ کرد
رنو: منظورت پیتزا سوختس دیگه؟؟ 😄
ملودی: اگه نمیخوای نخوررر، از غذای جاری قشنگم ایراد نگیر
لیلی: فدات شم سیسی
*همه رفتن میزو چیدن و جاتون خالی بسات پیتزا به راهه*
*خونه مخفی پسرا*
*ران اومد و کتشو انداخت رو مبل و کرواتشو شل کرد و نشست*
ران: لعنتی، مرتیکه حرومی
*ریندو هم اومد*
ریندو: به به داداش گلم، تو هم؟؟
ران: اره
ران/ریندو: امان از این زنا~
♬.♪.♬.♪.♬.♪.♬.♪.♬.♪.♬.♪.♬.♪.♬.♪.♬.♪.♬.♪.♬.♪.♬.
*سوآن وارد خونه شد و با کلی پر مواجه شد*
همه: سوآن؟!
*بعدشم شیلا اومد*
همه: شیلا؟!
لیلی: شما اینجا چیکار میکنین؟؟
ایوری: شوهرای شما که از گل نازک تر بهتون نمیگن، پس چرا اینجایین؟
~رنو جان بدبخ شدی خواهرشوهرتو آوردم برات، سوآن ژان~
میتا: ببخشید تازه پاک کردن سبزیا تموم شد بیاین حالا پر هارو بریزیم تو بالشت ها
سوآن و شیلا اومدن نشستن تو و همه پر جمع میکردن*
واکاسا: خب بگو دیگه
سوآن: این کوکو خر خستم کرده، هی صدام میزنه، آکانه، آکانه، آکانه، ریدم تو روح خودت و آکانت باهمم! مرده که مرده به من چه چرا هی منو اون صاا میزنی؟؟ من کجا شبیهشم؟؟؟ موهام مشکیههه، چشام مشکیه، برا معذرت خواهی برام کادو فرستاده با کارت میگه معذرت میخوام آکانه خو تو قبرت ریدم من کوکوی خر!!
لیلی: خواهر جان من آروم، برم برات گل گاو زبون دم کنم
*لیلی رفت تا گل گاو زبون دم کنه و برگشت*
مینا: خب، شیلا تو چرا اینجایی؟؟
شیلا: اصلا... اصلا بهم اهمیت نمیده... اون ایزانای خر...
ملودی: مشکل نداری به شوهرت میگه خر؟؟؟
ماریا: من خودم دلم ازش خونه، فحش ناموسم بده من کاریش ندارم
شیلا: داشتم میگفتم، همش پیش اون ایزاناس... حداقل قبلا برا ناهار و شام و صبحونه میدیدمش، اما حالا برا اونم نمیاد، شب دیروقت میاد و صبح زود میره، بعضی اوقاتم که زود میاد ایزانا زنگش میزنه، بیا بریم بیرون، بونتن مشکل داره برگرد بیا فلان کن بیا بمان کن... هق... هق... من اصلا یادم نیست کی باهم وقت گذروندیم *بغض*
نانا: واییی ننه، بیا پاستیل خرسی بخور قصه نخور قشنگم *اگه نانا از خوراکیاش به کسی بده یعنی عاشقشه*
میساکی: چه بیشعوری بوده این کاکوچو
*همه جیغ زدن و برگشتن نگاش کردن البته جز واکاسا ولی واکاسا بالشتو کوفت تو رو روش*
میتا: توی خررر اینجا چه شکری میخوری؟؟؟
لیلی: از کدوم گورسونی پیدات شد؟؟
میساکی: پنجره
همه: مگه درو ازت گرفتن؟؟؟
لیلی: هعی، حالا تو اینجا چیکار میکنی
میساکی: هوی رنو بیا این گیس بریده رو جمعش کن!! همش با اون چیفویو خونه من پلاسن
رنو/سوآن: گیس بریده با رنو: شوهر منی سوآن: داداش منی؟؟
میساکی: بعله
رنو: خفه شو عامووو همشم خونه من پلاسن
رنو/میساکی: زندگی نذاشتن برامون
لیلی: آقا، دعوا بسه بحثم بسه، بیاین شام، پیتزا ها یخ کرد
رنو: منظورت پیتزا سوختس دیگه؟؟ 😄
ملودی: اگه نمیخوای نخوررر، از غذای جاری قشنگم ایراد نگیر
لیلی: فدات شم سیسی
*همه رفتن میزو چیدن و جاتون خالی بسات پیتزا به راهه*
*خونه مخفی پسرا*
*ران اومد و کتشو انداخت رو مبل و کرواتشو شل کرد و نشست*
ران: لعنتی، مرتیکه حرومی
*ریندو هم اومد*
ریندو: به به داداش گلم، تو هم؟؟
ران: اره
ران/ریندو: امان از این زنا~
- ۹.۱k
- ۰۳ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۸۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط