وقتی عضو نهمی و همش درحال تمرینی(علامت ا/ت+ علامت اعضا-)
وقتی عضو نهمی و همش درحال تمرینی(علامت ا/ت+ علامت اعضا-)
#درخواستی
#سناریو
(چان)
اومد از پشت بغلت کرد و برات آب اورد، داشت لپت رو هم میبوسید
+خسته نشدی؟
وایساد و نگاهت کرد
-من هیچ وقت خسته نمیشم... تو خسته نمیشی انقدر درحال تمرینی؟
(لینو)
بچه داشت از تعجب میمرد که چطوری انقدر تمرین میکنی و خسته نمیشی
اومد پیشت
-یه جون سگی هستی...
+چراااا؟
+انقدر انرژی از کجا؟!
(چانگبین)
بغلت کرد و گذاشتت روی مبل و برات آب اورد
-خانوم پرسس یه کوچوله استراحت کن!
+حال استراحت کردن رو ندارمم.....
-حال من رو که داری؟
داری نوازش موهاش بودی
(هیونجین)
بغلت کرد و گذاشتت روی صندلی توی اتاق
-خسته ای؟
+نه فعلا؟
-اخه قرار الان خسته بشی... با لب های من
شروع به بوسیدنت کرد
(هان)
در حال کشیدن لپات بود و به خود تو گیفت سنجاب
-تو یه سنجابی هستی که هیچ وقت خسته نمیشه حتی برای اون کارااا!
+چی؟! اون چی کارا؟!
منظورش رو قشنگ فهمیدی
(فلیکس)
اومد پیشت و هی ازت سوال میپرسید، تکرارشونم میکرد
-تاحالا از چیزی خسته شدی؟ تاحالا خاستی خسته بشی؟ تاحالا شده خسته بشی؟ تاحالا شده از بوس های من خسته بشی...؟
+چیییییی؟!!!
(سونگمین)
اصلا اهمیتی نداد بهت ولی چون خودش میخاست تمرین کنه پاشد و اومد کنارت و باهم دنس و اینا تمرین کردید
(جونگین)
ایشون اومد پیشت و گذاشتت توی بغلش و درحال بوسیدنت بود
+ولم کن جونگینااااا، انگار نه انگار بچه ایییی
-من هیچ وقت برای چیزایی ارزش مند مثل تو خودم رو به بچگی نمیزنم
#درخواستی
#سناریو
(چان)
اومد از پشت بغلت کرد و برات آب اورد، داشت لپت رو هم میبوسید
+خسته نشدی؟
وایساد و نگاهت کرد
-من هیچ وقت خسته نمیشم... تو خسته نمیشی انقدر درحال تمرینی؟
(لینو)
بچه داشت از تعجب میمرد که چطوری انقدر تمرین میکنی و خسته نمیشی
اومد پیشت
-یه جون سگی هستی...
+چراااا؟
+انقدر انرژی از کجا؟!
(چانگبین)
بغلت کرد و گذاشتت روی مبل و برات آب اورد
-خانوم پرسس یه کوچوله استراحت کن!
+حال استراحت کردن رو ندارمم.....
-حال من رو که داری؟
داری نوازش موهاش بودی
(هیونجین)
بغلت کرد و گذاشتت روی صندلی توی اتاق
-خسته ای؟
+نه فعلا؟
-اخه قرار الان خسته بشی... با لب های من
شروع به بوسیدنت کرد
(هان)
در حال کشیدن لپات بود و به خود تو گیفت سنجاب
-تو یه سنجابی هستی که هیچ وقت خسته نمیشه حتی برای اون کارااا!
+چی؟! اون چی کارا؟!
منظورش رو قشنگ فهمیدی
(فلیکس)
اومد پیشت و هی ازت سوال میپرسید، تکرارشونم میکرد
-تاحالا از چیزی خسته شدی؟ تاحالا خاستی خسته بشی؟ تاحالا شده خسته بشی؟ تاحالا شده از بوس های من خسته بشی...؟
+چیییییی؟!!!
(سونگمین)
اصلا اهمیتی نداد بهت ولی چون خودش میخاست تمرین کنه پاشد و اومد کنارت و باهم دنس و اینا تمرین کردید
(جونگین)
ایشون اومد پیشت و گذاشتت توی بغلش و درحال بوسیدنت بود
+ولم کن جونگینااااا، انگار نه انگار بچه ایییی
-من هیچ وقت برای چیزایی ارزش مند مثل تو خودم رو به بچگی نمیزنم
۹.۳k
۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.