Part53
Part53
… .دو روز بعد… .
((ا/ت))
توی ماشینمون بودیم یکم بعد از پنجره ماشین پسرارو پشت خودمون دیدم
+میگم این جنگل واقعا جنگله? یعنی حیوونای وحشی هم داره??
رز: وای نگوووو..
کتی: احتمالا منطقه حفاظت شده باید باشه
اس ار: اوووم نه منطقه حفاظت شده که نمیشه توش اتیش روشن کرد ..فکر کنم یه جنگل واقعی باشه(ذوق کرد)
رسیدیم ..در رو باز کردیمو پیاده شدیم ..
&خببب.. یکم استراحت کنین… میکاپ ارتیستا نیم ساعت دیگه کارشونو شروع کنن ..فیلم بردارا و عکاسا هم وسایلشونو اماده کنن.. اگه به شب بخوریم مجبور میشیم شبو اینجا بخوابیمااا..
با زدن این حرف دلم ریخت
+عمراااا اینجا بخوابم
×بلههه?? وقتی پیش منی از چی میترسی خانم جئون? (دستاشو از پشت دور کمرم حلقه کرد
+واقعا میترسم کوک ..
×با من بیا ..
+کجاااا??? کوک
×هییییششش.. فقط بیا
دستمو گرفت و دنبال خودش کشید ..
یکم بعد یه جای اشنا رو دیدم ..
+کوک.. اینجااا…
×اوهوم اینجا همونجاست ..یادته? از روی همین درخت البالو کندی البته الان فصلش نیست و میوه نداده..همینجا کنار همین رودخونه با سگت بازی میکردی و اون پشتم منو دیدی ..اما با دیدنم فرار کردی… چرا فرار کردی?
+باورم نمیشه اون خوابو تو هم دیدی…!! من… خب… نمیدونم… واااای
×بیا اینجا
دستمو گرفت و برد یه گوشه زیر یه درخت کنار رودخونه
×کفشاتو درار ..
+اماا.. فیلم برداری..
×ولشون کن ..کفشاتو درار
کاریه گفت رو کردم… دستشو زیر پاو کمرم برد و بغلم کرد ..کفش و کت خودشم دراورد و رفت تو اب ..
+کووک.. من… من شنا ..بلد نیستممم
×میدونم.. اروم باش… منو بغل کن ..من اینجام
محکم دستامو دور گردنش حلقه کردم و میخندیدم
+سرده.. اما عالیهههههه..
×اوهوم ..
+ممنونم
×بهم جایزه بده
+ها?
×جایزه میخوام
+الحق که واقعا یه بچه ای
×یباردیگه بگی بچه یکاری میکنم باورت بشه…
نزاشتم حرفش تموم شه و چیزی که میخواستو رو لباش گذاشتم
یکم بعد با لبخند ازم جدا شد
×با بابات حرف زدی?
+(موهای خیسمو پشت گوشم فرستادم) نه
×میخوام زودتر باهاش حرف بزنم
+امیدوارم باهاش موافقت کنه ..امیدوارم
&کووووووووووک… ا/تتتتتتتتتتتتتتتتت?
+رئیس داره صدامون میکنه بیا بریم
×عاام وایسا
×رئیسسسسسسسسسسسسسسسس(داد زد)
+خل شدیییی???
×صبر کن یه ایده ای دارم
×رئیسسسسسسسسسسسسسسسسسسس(بلند تر صدا زد)
&کوک اینجا چخبرههه??
×رئیس فیلم بگیرین ..از این صحنه میتونیم تو موزیک ویدئو استفاده کنیم
&اوووه ارهههه.. ارهههههههه.. عالیههههه وایساااا… همینجاااا وایسااا
رفت و همه رو خبر کرد
&خب 4… 3… 2..1… حالا
موزیک پخش شدو کوک با هر ضربه از ریتم به من نزدیک تر میشد تا اینکه به لبم رسید و بوسیدشون
… .دو روز بعد… .
((ا/ت))
توی ماشینمون بودیم یکم بعد از پنجره ماشین پسرارو پشت خودمون دیدم
+میگم این جنگل واقعا جنگله? یعنی حیوونای وحشی هم داره??
رز: وای نگوووو..
کتی: احتمالا منطقه حفاظت شده باید باشه
اس ار: اوووم نه منطقه حفاظت شده که نمیشه توش اتیش روشن کرد ..فکر کنم یه جنگل واقعی باشه(ذوق کرد)
رسیدیم ..در رو باز کردیمو پیاده شدیم ..
&خببب.. یکم استراحت کنین… میکاپ ارتیستا نیم ساعت دیگه کارشونو شروع کنن ..فیلم بردارا و عکاسا هم وسایلشونو اماده کنن.. اگه به شب بخوریم مجبور میشیم شبو اینجا بخوابیمااا..
با زدن این حرف دلم ریخت
+عمراااا اینجا بخوابم
×بلههه?? وقتی پیش منی از چی میترسی خانم جئون? (دستاشو از پشت دور کمرم حلقه کرد
+واقعا میترسم کوک ..
×با من بیا ..
+کجاااا??? کوک
×هییییششش.. فقط بیا
دستمو گرفت و دنبال خودش کشید ..
یکم بعد یه جای اشنا رو دیدم ..
+کوک.. اینجااا…
×اوهوم اینجا همونجاست ..یادته? از روی همین درخت البالو کندی البته الان فصلش نیست و میوه نداده..همینجا کنار همین رودخونه با سگت بازی میکردی و اون پشتم منو دیدی ..اما با دیدنم فرار کردی… چرا فرار کردی?
+باورم نمیشه اون خوابو تو هم دیدی…!! من… خب… نمیدونم… واااای
×بیا اینجا
دستمو گرفت و برد یه گوشه زیر یه درخت کنار رودخونه
×کفشاتو درار ..
+اماا.. فیلم برداری..
×ولشون کن ..کفشاتو درار
کاریه گفت رو کردم… دستشو زیر پاو کمرم برد و بغلم کرد ..کفش و کت خودشم دراورد و رفت تو اب ..
+کووک.. من… من شنا ..بلد نیستممم
×میدونم.. اروم باش… منو بغل کن ..من اینجام
محکم دستامو دور گردنش حلقه کردم و میخندیدم
+سرده.. اما عالیهههههه..
×اوهوم ..
+ممنونم
×بهم جایزه بده
+ها?
×جایزه میخوام
+الحق که واقعا یه بچه ای
×یباردیگه بگی بچه یکاری میکنم باورت بشه…
نزاشتم حرفش تموم شه و چیزی که میخواستو رو لباش گذاشتم
یکم بعد با لبخند ازم جدا شد
×با بابات حرف زدی?
+(موهای خیسمو پشت گوشم فرستادم) نه
×میخوام زودتر باهاش حرف بزنم
+امیدوارم باهاش موافقت کنه ..امیدوارم
&کووووووووووک… ا/تتتتتتتتتتتتتتتتت?
+رئیس داره صدامون میکنه بیا بریم
×عاام وایسا
×رئیسسسسسسسسسسسسسسسس(داد زد)
+خل شدیییی???
×صبر کن یه ایده ای دارم
×رئیسسسسسسسسسسسسسسسسسسس(بلند تر صدا زد)
&کوک اینجا چخبرههه??
×رئیس فیلم بگیرین ..از این صحنه میتونیم تو موزیک ویدئو استفاده کنیم
&اوووه ارهههه.. ارهههههههه.. عالیههههه وایساااا… همینجاااا وایسااا
رفت و همه رو خبر کرد
&خب 4… 3… 2..1… حالا
موزیک پخش شدو کوک با هر ضربه از ریتم به من نزدیک تر میشد تا اینکه به لبم رسید و بوسیدشون
۷.۷k
۲۸ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.