part34

part34
Daddy fucker vahshim🥑

ویو ا/ت
اون اون...کوک بود نوشته بود...منتظرتم تا بیای بیب گرلم... من واقعا کنترلم رو از دست دارم عصبی شدم میخاستم بگیرم اون کوک رو نیذثثمذینبذی بگیرم بزنمش تا حد مرگ تا بفهمه پدرمو کشت یعنی چی...منم بهش جواب دادم و گفتم....
*پیام ا/ت به کوک*
+خیلی زود میام منتظرم باش
*پیام کوک به ا/ت*
-خیلی زود بیا دیر نکنی
...
ویو ا/ت
لباسامو وسایل هامو جمع کردم سوار ماشین شدم و رفتم بعد چند مین رسیدم عمارت کوک دیدم که کوک روی مبل نشسته و منتظر من بوده که چشمش خورد به من و بدو بدو اومد بغلم کرد...
...
+یواش چه خبرته
-ببخشید... دلم برات تنگ شده بود
+میدونم... مین سو کجاست؟
-مین سو؟
+اره
-من چبدونم
+مگه تو اونو گروگان نگرفتی
-نه...
+چی!
-مین سو اونجوری بخت گفت که بیای پیش من
+چی داری میگی م م من نمیفهمم
-چرا نمیفهمی؟ به خاطر خودت اینکارو کرد
+نباید اینکارو میکرد
-هی کجا میری صب کن
+جلومو نمیتونی بگیری
-میتونم...کای نزار بره
کای:چشم...خانم ببخشید نمیتونید برید
+برو کنار
کای:نمیتونم
+کوک بزار برم
-نه
+از جونم چی میخای؟ برو دعا کن که ازت شکایت نکردم
-من مگه چیکار کردم که میخای شکایت کنی؟
+خودت خوب میدونی
-پدرت رو میگی
+اره
-مگه بت پدرت چیکار کردم؟
+تو پدر منو کشتی
-من همچین کاری نکردم
+چی داری میگی منو روانی نکن کوکککککک*داد*
-خودت ببین دیگه
+چیو!
....
ادامه دارد...
شرط برای پارت 35:
10 لایک
80 کامنت
ممنون:)🧸