part35
part35
Daddy fucker vahshim🥑
-کسی که اونجا وایساده
+چی کیو میگی!...چی بابا تویی؟
پدر ا/ت رو با علامت پ/ت نشون میدم
پ/ت:دخترم...
+بابا تو زنده ای؟
پ/ت:اره من نمردم
+اما چ چ چ چجوری؟ *تعجب*
پ/ت:اینارو ول من بیا بغلم
+واییییی
...
*ا/ت بدو بدو رفت بغل پدرش بعد از کوک پرسید اون فیلمه چی بود که تو داشتی پدر منو میکشتی و بعد کوک گفت*
...
-اون فیلمه که دیدی پدر تو نبود اون تهیونگ بود که داشتم میکشتم واسه خیلی وقت پیش بود اون فیلم رو جیمین درست کرده بود و قیافه ی پدرت رو روی تهیونگ گزاشته بود که تو از من متنفر بشی و بری سمت اون...
+جدی میگی؟
-مکه من شوخی میکنم؟
+چرا جیمین همچین کاری کرد؟
-چون میخاست ترو از من بگیره
+اون با من خوب رفتار میکرد که
-میخاست دلتو بدست بیاره
+چی!
-الان وقت این حرف ها نیست...امشب میتونی بری پیش پدرت فردا صبح هیونگ میاد دنبالت
+نه
-چرا؟نمیخای بری پیش پدرت؟
+نه پیش تو میمونم پدرمم اینجا میمونه چند مدتی میخام از جیمین دور بمونه
-اها باشه پس هیونگ رو میفرستم وسایل های پدرت رو بیاره
+باشه... بابا اتاق مهمون طبقه سوم بالاست اونجا دیگه اتاق توعه
پ/ت:باشه دخترم....من خستم میرم میخابم
+باشه برو من پایینم کاری داشتی صدام کن
پ/ت:باشه
...
*ا/ت بعد چند مین زنک زد به مین سو*
...
+مین سو
مین سو رو با علامت م/س نشون میدم
م/س:بله
+چرا بهم از اول راستشو نگفتی؟
م/س:چون کوک بهم گفته بود اونجوری بهت بگم
+دلیلش چی بود؟
م/س:نمیدونم شادی برای اینکه جیمین نامه ی تورو بخونه
+چرا؟
م/س:نمیدونم ا/ت
+باشه...کجایی؟
م/س:تازه از بیرون اومدم خونه
+با کی بیرون بودی؟
م/س:هیونگ
+دوست شدین؟
م/س:اره
+اها خوشبخت بشین
م/س:مرسی
+کاری نداری؟
م/س:نه
+باش خدافظ
م/س:خدافظ
...
*ا/ت بعد اینکه تلقن رو قطع کرد رفت بالا داهل اتاقش کوک هم رو تخت دراز کشیده بود*
...
+کوک؟
-بله
+ببخشید
-اشکالی نداره
+واقعا
-اره
+میشه بغلت کنم
-اره بیااا
+هومم دلم برات تنگ شده بود
-منم بیب گرلم
+میشه امشب باهم بخوابیم
-معلومه که میشه منو تو ازدواج کردیم مثل اینکه یادت رفته
+با این همه مشکلات معلومه که یادم میره
-اشکالی نداره تو استراحت کن من برم برات اب بیارم
+باشه
...
ادامه دارد....
شرط برای پارت 36 :
60 کامنت
Daddy fucker vahshim🥑
-کسی که اونجا وایساده
+چی کیو میگی!...چی بابا تویی؟
پدر ا/ت رو با علامت پ/ت نشون میدم
پ/ت:دخترم...
+بابا تو زنده ای؟
پ/ت:اره من نمردم
+اما چ چ چ چجوری؟ *تعجب*
پ/ت:اینارو ول من بیا بغلم
+واییییی
...
*ا/ت بدو بدو رفت بغل پدرش بعد از کوک پرسید اون فیلمه چی بود که تو داشتی پدر منو میکشتی و بعد کوک گفت*
...
-اون فیلمه که دیدی پدر تو نبود اون تهیونگ بود که داشتم میکشتم واسه خیلی وقت پیش بود اون فیلم رو جیمین درست کرده بود و قیافه ی پدرت رو روی تهیونگ گزاشته بود که تو از من متنفر بشی و بری سمت اون...
+جدی میگی؟
-مکه من شوخی میکنم؟
+چرا جیمین همچین کاری کرد؟
-چون میخاست ترو از من بگیره
+اون با من خوب رفتار میکرد که
-میخاست دلتو بدست بیاره
+چی!
-الان وقت این حرف ها نیست...امشب میتونی بری پیش پدرت فردا صبح هیونگ میاد دنبالت
+نه
-چرا؟نمیخای بری پیش پدرت؟
+نه پیش تو میمونم پدرمم اینجا میمونه چند مدتی میخام از جیمین دور بمونه
-اها باشه پس هیونگ رو میفرستم وسایل های پدرت رو بیاره
+باشه... بابا اتاق مهمون طبقه سوم بالاست اونجا دیگه اتاق توعه
پ/ت:باشه دخترم....من خستم میرم میخابم
+باشه برو من پایینم کاری داشتی صدام کن
پ/ت:باشه
...
*ا/ت بعد چند مین زنک زد به مین سو*
...
+مین سو
مین سو رو با علامت م/س نشون میدم
م/س:بله
+چرا بهم از اول راستشو نگفتی؟
م/س:چون کوک بهم گفته بود اونجوری بهت بگم
+دلیلش چی بود؟
م/س:نمیدونم شادی برای اینکه جیمین نامه ی تورو بخونه
+چرا؟
م/س:نمیدونم ا/ت
+باشه...کجایی؟
م/س:تازه از بیرون اومدم خونه
+با کی بیرون بودی؟
م/س:هیونگ
+دوست شدین؟
م/س:اره
+اها خوشبخت بشین
م/س:مرسی
+کاری نداری؟
م/س:نه
+باش خدافظ
م/س:خدافظ
...
*ا/ت بعد اینکه تلقن رو قطع کرد رفت بالا داهل اتاقش کوک هم رو تخت دراز کشیده بود*
...
+کوک؟
-بله
+ببخشید
-اشکالی نداره
+واقعا
-اره
+میشه بغلت کنم
-اره بیااا
+هومم دلم برات تنگ شده بود
-منم بیب گرلم
+میشه امشب باهم بخوابیم
-معلومه که میشه منو تو ازدواج کردیم مثل اینکه یادت رفته
+با این همه مشکلات معلومه که یادم میره
-اشکالی نداره تو استراحت کن من برم برات اب بیارم
+باشه
...
ادامه دارد....
شرط برای پارت 36 :
60 کامنت
۱۴.۶k
۳۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.