هردو رو انتخاب می کنم!
هردو رو انتخاب میکنم!
P15
"تهیونگ رفت سمت ا.ت و لبش رو بوسید و یک مک ازش گرفت و رفت عقب..."
کوک: الان چرا اینکار و کردی؟(عصبانی)
ته: چون تو پیش سرویس بهداشتی بوسیدیش...
ا.ت: دعوا نکنید الان مساوی شدید حالا هم برید بخوابید...شب بخیر!
ته و کوک: کجا بریم؟
ا.ت: تو اتاقتون دیگه!
کوک: مگه میشه فرشته کوچولومون رو ول کنیم و بریم تو اتاق خودمون؟
ته: درسته...
"ته و کوک رفتن پیش ا.ت و دراز کشیدن..تهیونگ سمت راستش و کوک سمت چپش!"
ا.ت: خدایا کمک!
شوگا: ببخشید اما کمکی از دستم بر نمیاد!
ا.ت: *جیغ* تو پشت در چیکار میکنی!
شوگا: تو گفتی خدا منم اومدم فرزندم!
جیمین: خب نمیخواین چیز کنین؟...دلم میخواد نگاهتون کنم
جیهوپ: میشه همدیگه رو عاشقانه ببوسید؟(ذوق)
جین: حیح...میدونستم یه کاسه ای زیر نیم کاسست!(دستاش رو چونشه)
نامجون: برین کتاب بخونین به جای این کارای خاک بر سری!
P15
"تهیونگ رفت سمت ا.ت و لبش رو بوسید و یک مک ازش گرفت و رفت عقب..."
کوک: الان چرا اینکار و کردی؟(عصبانی)
ته: چون تو پیش سرویس بهداشتی بوسیدیش...
ا.ت: دعوا نکنید الان مساوی شدید حالا هم برید بخوابید...شب بخیر!
ته و کوک: کجا بریم؟
ا.ت: تو اتاقتون دیگه!
کوک: مگه میشه فرشته کوچولومون رو ول کنیم و بریم تو اتاق خودمون؟
ته: درسته...
"ته و کوک رفتن پیش ا.ت و دراز کشیدن..تهیونگ سمت راستش و کوک سمت چپش!"
ا.ت: خدایا کمک!
شوگا: ببخشید اما کمکی از دستم بر نمیاد!
ا.ت: *جیغ* تو پشت در چیکار میکنی!
شوگا: تو گفتی خدا منم اومدم فرزندم!
جیمین: خب نمیخواین چیز کنین؟...دلم میخواد نگاهتون کنم
جیهوپ: میشه همدیگه رو عاشقانه ببوسید؟(ذوق)
جین: حیح...میدونستم یه کاسه ای زیر نیم کاسست!(دستاش رو چونشه)
نامجون: برین کتاب بخونین به جای این کارای خاک بر سری!
۹.۶k
۳۱ شهریور ۱۴۰۳