هردو رو انتخاب می کنم!
هردو رو انتخاب میکنم!
P17
"ویو ا.ت"
"صبح ساعت ۷ بیدار شدم و رفتم واسه خونه خرید...با پول ماهیانم هم کلی لباس خریدم البته تهیونگ بهم زیاد پول داد! حدودا ۳۰ تا کیسه خرید دستم بود...داشتم آهنگ میخوندم و همزمان وارد خونه شدم که دیدم پسرا با لباس و موهای ژولیده دارن کل خونه رو میگردن و ته و کوک وسط اتاق دارن گریه میکنن!"
جین: تو اشپزخونه نیست(داد)
نامجون: تو کتابخونه هم نیست(داد)
"شوگا که خوابه..."
جیهوپ: تو اتاق هاهم نیست!
جیمین: حمومم نیست!
ا.ت: سلام!
"ته و کوک سریع رفتن بغلش کردن!"
ته: کجا بودی بیبی من(گریه)
کوک: ا...ا.ت هق...فکر کردم رفتی...هق(گریه)
ا.ت: ای بابا ولم کنید...چرا گریه میکنید؟بودم خرید!
جین: تعداد کیسه های دستش از دستم در رفته نمیتونم بشمارم! خلاصه نمیگفتی هم میفهمیدیم بودی خرید!
ا.ت: جین غذا حاضر کن...نامجون لطفا ۲ تا رمان هاتو بهم قرض بده...جیهوپ این کیسه هارو ببر اتاقم بی زحمت...جیمین برو تخت اتاق هارو مرتب کن...ته..کوک برین صورتتون رو بشورید!
P17
"ویو ا.ت"
"صبح ساعت ۷ بیدار شدم و رفتم واسه خونه خرید...با پول ماهیانم هم کلی لباس خریدم البته تهیونگ بهم زیاد پول داد! حدودا ۳۰ تا کیسه خرید دستم بود...داشتم آهنگ میخوندم و همزمان وارد خونه شدم که دیدم پسرا با لباس و موهای ژولیده دارن کل خونه رو میگردن و ته و کوک وسط اتاق دارن گریه میکنن!"
جین: تو اشپزخونه نیست(داد)
نامجون: تو کتابخونه هم نیست(داد)
"شوگا که خوابه..."
جیهوپ: تو اتاق هاهم نیست!
جیمین: حمومم نیست!
ا.ت: سلام!
"ته و کوک سریع رفتن بغلش کردن!"
ته: کجا بودی بیبی من(گریه)
کوک: ا...ا.ت هق...فکر کردم رفتی...هق(گریه)
ا.ت: ای بابا ولم کنید...چرا گریه میکنید؟بودم خرید!
جین: تعداد کیسه های دستش از دستم در رفته نمیتونم بشمارم! خلاصه نمیگفتی هم میفهمیدیم بودی خرید!
ا.ت: جین غذا حاضر کن...نامجون لطفا ۲ تا رمان هاتو بهم قرض بده...جیهوپ این کیسه هارو ببر اتاقم بی زحمت...جیمین برو تخت اتاق هارو مرتب کن...ته..کوک برین صورتتون رو بشورید!
۱۲.۳k
۰۳ مهر ۱۴۰۳