از خود گریختی و دویدی و من شدی

از خود گریختی و دویدی و من شدی
روحی بزرگ بودی و یک‌باره تن شدی
روح‌القدس شدی که مرا جان دهی، نشد!
آغوش باز کردی و دورم کفن شدی

#عفت_کاظمی
@dastkhatcafe
دیدگاه ها (۲)

فرقی نمی کند آغازِ هفته باشد یا پایانش صبح باشد یا شب بذرِ ا...

‌بعضی ها شبیه عطر بهار نارنج هستند؛ آنقدر عمیقند که عطر بود...

باید کسی باشد که تمامِ خستگی هایت نرسیده به آغوششدر گرمای صد...

‌هرزگاهی که دستِ خالی... از دوست داشتنت برمی گردم...فراموشی ...

کپشناشتباه . چیزی که همیشه ما درگیر آن هستیم .عشق تو ، قشنگ ...

سناریولینو : با اصرار زیادت لینو قبول کرد تا با هم به بار بر...

سناریو استری کیدز

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط