مرز زیبایی اگر آن سوی دنیا برود

مرز زیبایـــی اگــــر آن سوی دنیــا برود
چشم باید به همان سو به تماشا برود
 
دیده از دور دو دریـــای مجـــاور با هم
چشم من می شکند پنجره را تا برود
 
بارها سنگ به پیشانی شوقش خورده
رود اگــــر خواسته از درّه به دریـــا برود
 
سرنگون گشتن فوّاره به ما ثابت کرد
آب می خواسته بـــا واسطه بالا برود
 
آی مردم...به خدا آب زلال است زلال...
بگذارید  خودش  راهِ  خودش  را  برود
 
کدخدا گفته که تا کار به دعوا نکشد
یکی از این دو نفـــر باید از اینجا برود
 
یا که یوسف به دیار پدری برگردد
یا که با پیـرهن ِ پاره زلیخـــا برود
 
کدخدا گفته که این دهکده، عاشقکده نیست
هرکـــه عــــاشق شده  از دهکده ی مــا برود
 
کوزه بر دوش سرِچشمه نیا...با این حرف
باید  از  دهکده  یک  دهکده  رسـوا بــرود
 
باز پیراهن ِ گلدار بــه تن خواهـــی کرد
صبر کن از سرِ این گردنه سرما برود...!

#ستایش_قلب_سربی
#عاشقانه
دیدگاه ها (۰)

چرخ گردون با دلم  به به چه بازی میکندگـه مـرا پس میـزند ، گـ...

♥️رمضان آمد و آهسته صدا کرد مرا💛مستعد سفر شهر خدا کرد مرا♥️ا...

پروانـه هـا در پيـله دنيـا را نـمی فهمندتـقـويـم هـا روز  مب...

کنجِ لبهایِ تو گم کرده دلم را دهنمکاشکی در شبِ چشمانِ تو پیک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط