part :27
part :27
ویو تهیونگ (علامت ته + علامت کوک _)
از حموم که در اومدم گوشیم زنگ خورد جونگ کوک بود ... بهش گفته بودم شبا زنگ بزنه .... حتما کار واجب داره
+الو...
_الو تهیونگ
+جونگ کوک چیزی شده عزیزم
_راستش ..... داستش ...
+راستش چی .... چیشده
_ببین موضوع میسو عه
+میسوووو؟!
_عوم میسو
+چیزی شده؟.....حرفی زده .... عزیتت کر...
_هی هی پسر آروم باش بزار منم خرف بزنم
+اوه ببخشید ..... خب بگوووو
_ببین میسو به من گفت که ....که با هاش برم تو رابطه
انگار یه سطل آب یخ ریختن رو سرم
+چییییییی؟!
_من هنوز چیزی بهش نگو.....
+ببین هیچکاری نکن خب اگه اومدم بهش جواب منفی بده
_هی تهیونگ آروم باش خب ؟ ببین من قرار نیست با کسی غیر از تو برم تو رابطه خب ؟
+ولی...
_نترس من بهش جواب منفی میدم فقط گفتم بهت بگم تا در جریان باشی
+باشه ... عافریم پسرکم. ...
_من برم خداحافظ
قطع کرد ...... از عصبانیت نمیدونستم چیکار کنم میسو دیگه از حدش گذشته بود ..... اون میخواست تمام زندگی منو ازم بگیره ..... باید تا فردا صبر کنم .....
:پرشی به فردا
تو فرودگاه منتظر ماشین بودم که یهو یکی زد به شونم وقتی برگشتم رانندمو دیدم
×ارباب ماشین اینوره لطفا دنبالم بیاین
+بریم
وسایلمو برداشت و راه افتاد جلو
بعد از چند مین رسیدیم عمارت ..... دل تو دلم نبود تا پسرمو ببینم وایییی...
××××_سلام ارباب خوش اومدین
+سلام به همه گی
ویو تهیونگ (علامت ته + علامت کوک _)
از حموم که در اومدم گوشیم زنگ خورد جونگ کوک بود ... بهش گفته بودم شبا زنگ بزنه .... حتما کار واجب داره
+الو...
_الو تهیونگ
+جونگ کوک چیزی شده عزیزم
_راستش ..... داستش ...
+راستش چی .... چیشده
_ببین موضوع میسو عه
+میسوووو؟!
_عوم میسو
+چیزی شده؟.....حرفی زده .... عزیتت کر...
_هی هی پسر آروم باش بزار منم خرف بزنم
+اوه ببخشید ..... خب بگوووو
_ببین میسو به من گفت که ....که با هاش برم تو رابطه
انگار یه سطل آب یخ ریختن رو سرم
+چییییییی؟!
_من هنوز چیزی بهش نگو.....
+ببین هیچکاری نکن خب اگه اومدم بهش جواب منفی بده
_هی تهیونگ آروم باش خب ؟ ببین من قرار نیست با کسی غیر از تو برم تو رابطه خب ؟
+ولی...
_نترس من بهش جواب منفی میدم فقط گفتم بهت بگم تا در جریان باشی
+باشه ... عافریم پسرکم. ...
_من برم خداحافظ
قطع کرد ...... از عصبانیت نمیدونستم چیکار کنم میسو دیگه از حدش گذشته بود ..... اون میخواست تمام زندگی منو ازم بگیره ..... باید تا فردا صبر کنم .....
:پرشی به فردا
تو فرودگاه منتظر ماشین بودم که یهو یکی زد به شونم وقتی برگشتم رانندمو دیدم
×ارباب ماشین اینوره لطفا دنبالم بیاین
+بریم
وسایلمو برداشت و راه افتاد جلو
بعد از چند مین رسیدیم عمارت ..... دل تو دلم نبود تا پسرمو ببینم وایییی...
××××_سلام ارباب خوش اومدین
+سلام به همه گی
۶.۱k
۲۹ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.