عاشقانه های پاک

عاشقانه های پاک

از راه رسیدی تو در آن لحظه چو دریا
از راه به در گشتم و بیتاب همانجا
.
با هیبت مردانه و چشمان نجیبت
یک لحظه ربودی به نگاهی دل و دین را
.
من دختر مغرور مسلمانم و هر روز
جنگیست میان من و این شوق تمنا
.
یک سمت تو و عشق و پریشانی هر شب
یک سمت حیای من و این چادر و تقوا
.
دیدار تو و شور مرا رابطه ای هست
یک لحظه همانا و چنین عمر همانا
.
تو یوسفی و یوسفی و یوسف و یوسف
من مثل زلیخا و زلیخا و زلیخا
.
من مرده ام و مرده ام و مرده و مرده
تو عطر مسیحا و مسیحا و مسیحا
.
با من تو چه کردی پسر مومن این شهر
هر روز به راه تو شوم غرق تماشا
.
تو پاک ترین\"آدم\" بر روی زمینی
من عاشق دلخسته ام و دختر \"حوا\"
.
.علی سلطانی وش
@loveshq
دیدگاه ها (۴)

عاشقانه های پاک نازنین یک لحظه در فکرم کمی ارام گیرخسته ام ا...

عاشقانه های پاکخودم دیدم زبالای بلندی...پسرخاله مادرم بود.شن...

عاشقانه های پاک .بسم الله الرحمن الرحیم چه شبی باتوشودآن شب ...

عاشقانه های پاکمــرد و زنْ ندارد ...به نقطه \"مــا\" شدن که ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط