در برکۀ من هیچ شبی ماه نبود

در برکۀ من هیچ شبی ماه نبود
از بخت بدم هیچکس آگاه نبود
حالا شده ام کافر و بی دین اما
این دل بخدا قبلِ تو گمراه نبود
گفتی بروم آه که شرمنده شدم
من خواستم اما بخدا راه نبود!
من باخته بودم به "اگر"ها نه به تو
می بُردم "اگر" رابطه کوتاه نبود
هرگز نکنم شکوه ولی آه خدا
این زندگی آن عالم دلخواه نبود!
دیدگاه ها (۲)

وقتی که شهامتِ‌ قدرتمند بودن را پیدا می‌کنم تا بتوانم از توا...

بازمیگردی‌دیگرمگرنه...؟!تصورِشنیدنِ‌صدایت‌چشمانم‌راقلقلک‌مید...

(پشت نقابی باشکوه) (Behind a Glorious Mask)Part:9 : خب از او...

تک پارتی هانما ا/ت ویو...نشسته بودم تو اتاق و داشتم کتاب میخ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط