در ژرفنای درونام


در ژرفنای درون‌ام
نی‌لبکی محزون هست
هر سال
پاییز که می‌آید
آن‌را بر لبش می‌نهد
باد در هم می‌پیچد و
چشم تنهایی خیس می‌شود و
انتظارم فرومی‌ریزد و
حیاط شعرم آکنده می‌شود
از برگ درخت!


#شیرکو_بیکس


دیدگاه ها (۳)

‌ببین!ویران شده‌امبر باد رفته‌اماز پای تا به سر غرق در عشق ش...

‌سوز دل بين که ز بس آتش اشکم دل شمعدوش بر من ز سر مهر چو پرو...

امروز که پاییز به من تاخته؛ و پنجره‌هایم را گرفته،نیاز دارم ...

‌هردو راه درازی آمده‌ایمتو های‌وهوی و چهچهه‌ی بهار را پشت‌سر...

در ژرفنای درون‌امنی‌لبکی محزون هستهر سال پاییز که می‌آیدآن‌ر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط