پارت ۶
پارت ۶
با تعجب پرسیدم زلزله
مامان:دخترم آمدی امتحان چطور بود
میون:خوب بود ولی اون زلزله که میگین کیه؟
مامان:خانم سانگ هی و جونگ کوک برای تعطیلات دارن میان کره
با شنیدن اسم جونگ کوک خاطرات چند سال پیش برام زنده شود و ناراحت شدم مامانم که سکوتم و دید پرسید،
مامان:دختر چیزی شده
میون:ها نه کی میان
مامان :دو روز دیگه
میون:خیلی خوب من میرم آشپزخونه
مامانم باشه ایگفت که منم رفتم و واسه خودم دمنوش ریختم و نشستم رو صندلی و به این فکر کردم که جونگ کوک بازم مثل قبله یا درست شده
(دو روز بعد)
اصلا نفهمیدم این دو روز چه زود گذشت باید میرفتم و پیش جیوو میخواستم با هم بریم پارک منم یه کت و شلوار پوشیدم موهامو از پشت بستم (عکسشو میزارن )
وراه افتادن با جیوو کلی گشتیم خیلی خوش گذشت ساعت نزدیک های ۴ بود چون خونه جیوو نزدیک تر بود اون رفت و من داشتم میرفتم یه جای یکی آب پاشی کرده بود و یه گدال که توش پر آب بود داشتم میرفتم که با خودم گفتم اگه یه ماشین از اینجا رد بشه چی میشه که یه ماشین با سرعت زیاد از کنارم رد شد کل لباسام شده بو گلی و آب هرچی از دهنم اومد بهش گفتم و رفتم خونه.
با تعجب پرسیدم زلزله
مامان:دخترم آمدی امتحان چطور بود
میون:خوب بود ولی اون زلزله که میگین کیه؟
مامان:خانم سانگ هی و جونگ کوک برای تعطیلات دارن میان کره
با شنیدن اسم جونگ کوک خاطرات چند سال پیش برام زنده شود و ناراحت شدم مامانم که سکوتم و دید پرسید،
مامان:دختر چیزی شده
میون:ها نه کی میان
مامان :دو روز دیگه
میون:خیلی خوب من میرم آشپزخونه
مامانم باشه ایگفت که منم رفتم و واسه خودم دمنوش ریختم و نشستم رو صندلی و به این فکر کردم که جونگ کوک بازم مثل قبله یا درست شده
(دو روز بعد)
اصلا نفهمیدم این دو روز چه زود گذشت باید میرفتم و پیش جیوو میخواستم با هم بریم پارک منم یه کت و شلوار پوشیدم موهامو از پشت بستم (عکسشو میزارن )
وراه افتادن با جیوو کلی گشتیم خیلی خوش گذشت ساعت نزدیک های ۴ بود چون خونه جیوو نزدیک تر بود اون رفت و من داشتم میرفتم یه جای یکی آب پاشی کرده بود و یه گدال که توش پر آب بود داشتم میرفتم که با خودم گفتم اگه یه ماشین از اینجا رد بشه چی میشه که یه ماشین با سرعت زیاد از کنارم رد شد کل لباسام شده بو گلی و آب هرچی از دهنم اومد بهش گفتم و رفتم خونه.
۱۲.۵k
۲۸ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.