هردو رو انتخاب می کنم!
هردو رو انتخاب میکنم!
P31
کوک: ا.ت..چرا هی میری اونور تر..نمیخوای پیش ما باشی؟(ناراحت)
ا.ت: فکر کنم گوشتون مشکل داره..یه بار گفتم برید تو اتاقتون پس برید!
ته: کوک..باید بریم(اروم)
کوک: هوم..
"صبح"
"ویو ا.ت"
"هوم..اون دوتا رفتن؟او اره مثل اینکه رفتن تو اتاق خودشون! بهتره برم پایین ببینم پسرا دارن چیکار میکنن.."
"ا.ت کارهای لازم و انجام داد و رفت پایین ولی هیچ کس نبود..."
ا.ت: یعنی کجان سر صبح؟(تعجب)
ا.ت: خببب...بالاخره تنها شدمم...بهتره یه زنگ بزنم به میا تا یکم بیاد پیشم..واقعا دلم براش تنگ شده!
"مکالمه"
میا: الو؟
ا.ت: سلام میا جونممم
میا: ا...ا.تتییی؟؟؟واییی دختر دلم برات یه ذره شد آدرس بفرست میخوام بیام پیشتتت(ذوق)
ا.ت: اووو...(خنده)اروم باش دختر اتفاقا خودم میخواستم بگم بیای پیشم..لوکیشن و برات میفرستم،منتظرم..فعلا!
میا: باشه فعلا...
"۲۰ مین بعد"
میا: سلام ا.تییی
ا.ت: سلاممم میاااا
"بعد از احوالپرسی ا.ت همه چیو بهش گفت.."
میا: دوتا دوست پسر داری؟؟؟اووو چقدر باحال منم باید به فکر دوتا دوست پسر باشم(خنده)
P31
کوک: ا.ت..چرا هی میری اونور تر..نمیخوای پیش ما باشی؟(ناراحت)
ا.ت: فکر کنم گوشتون مشکل داره..یه بار گفتم برید تو اتاقتون پس برید!
ته: کوک..باید بریم(اروم)
کوک: هوم..
"صبح"
"ویو ا.ت"
"هوم..اون دوتا رفتن؟او اره مثل اینکه رفتن تو اتاق خودشون! بهتره برم پایین ببینم پسرا دارن چیکار میکنن.."
"ا.ت کارهای لازم و انجام داد و رفت پایین ولی هیچ کس نبود..."
ا.ت: یعنی کجان سر صبح؟(تعجب)
ا.ت: خببب...بالاخره تنها شدمم...بهتره یه زنگ بزنم به میا تا یکم بیاد پیشم..واقعا دلم براش تنگ شده!
"مکالمه"
میا: الو؟
ا.ت: سلام میا جونممم
میا: ا...ا.تتییی؟؟؟واییی دختر دلم برات یه ذره شد آدرس بفرست میخوام بیام پیشتتت(ذوق)
ا.ت: اووو...(خنده)اروم باش دختر اتفاقا خودم میخواستم بگم بیای پیشم..لوکیشن و برات میفرستم،منتظرم..فعلا!
میا: باشه فعلا...
"۲۰ مین بعد"
میا: سلام ا.تییی
ا.ت: سلاممم میاااا
"بعد از احوالپرسی ا.ت همه چیو بهش گفت.."
میا: دوتا دوست پسر داری؟؟؟اووو چقدر باحال منم باید به فکر دوتا دوست پسر باشم(خنده)
۱۲.۱k
۰۵ مهر ۱۴۰۳