هردو رو انتخاب می کنم!
هردو رو انتخاب میکنم!
P33
میا: اوه.. سلام میا هستم(لبخند)
"اعضا سلام کردن و خودشون و معرفی کردن و نوبت جیمین شد"
جیمین: سلام بانو...خوشبختم(لبخند گرم)پارک جیمین هستم(چشمک دختر کششش)
میا: ع..عا....سلام آقای پارک(احترام گذاشت و لبخند زد)خوشبختم!
جیمین: بانوی زیبا...جیمین صدام کن و باهام راحت باش(لبخند)
میا: باشه....جیمین(لبخند)
"خواهران من این نقطه ها یا این ویرگول های بین جمله هارو واسه عمم نمیزارم لطفا مکث کنید و با احساس بخونید😂"
ا.ت: خب جیمین شیرین زبونی بسه...پسرا منتظر چی هستید کاراتون رو انجام بدید و بیاید شام..
جیمین: ا.ت میشه باهام بیای؟کارت دارم(مظلوم)
ا.ت: خیر نمیشه
جیمین: تولوخداااا(کیوت)
کوک: یه بار گفت نه..نشنیدی؟
ته: راست میگه...اصن باها چیکار داری؟اونم تو اتا...
"ا.ت پرید وسط حرف ته..."
"ا.ت دید ته و کوک حسودی کردن ادامه داد..."
ا.ت: عام...باشه جیمین بیا بریم اتاق من(دست جیمین و محکم گرفت و رفت)
P33
میا: اوه.. سلام میا هستم(لبخند)
"اعضا سلام کردن و خودشون و معرفی کردن و نوبت جیمین شد"
جیمین: سلام بانو...خوشبختم(لبخند گرم)پارک جیمین هستم(چشمک دختر کششش)
میا: ع..عا....سلام آقای پارک(احترام گذاشت و لبخند زد)خوشبختم!
جیمین: بانوی زیبا...جیمین صدام کن و باهام راحت باش(لبخند)
میا: باشه....جیمین(لبخند)
"خواهران من این نقطه ها یا این ویرگول های بین جمله هارو واسه عمم نمیزارم لطفا مکث کنید و با احساس بخونید😂"
ا.ت: خب جیمین شیرین زبونی بسه...پسرا منتظر چی هستید کاراتون رو انجام بدید و بیاید شام..
جیمین: ا.ت میشه باهام بیای؟کارت دارم(مظلوم)
ا.ت: خیر نمیشه
جیمین: تولوخداااا(کیوت)
کوک: یه بار گفت نه..نشنیدی؟
ته: راست میگه...اصن باها چیکار داری؟اونم تو اتا...
"ا.ت پرید وسط حرف ته..."
"ا.ت دید ته و کوک حسودی کردن ادامه داد..."
ا.ت: عام...باشه جیمین بیا بریم اتاق من(دست جیمین و محکم گرفت و رفت)
۱۳.۸k
۰۹ مهر ۱۴۰۳