you will be yours🍷
you will be yours🍷
یهو میخوره به بدن عضلانیه یکی سرشو بالا میاره
که میبینه جیمینه
ات:جیمین ت... تو اینجا چیکار میکنی
جیمین:چرا هول شدی مگه جن دیدی(باحالت سرد)
ات:ن.. نه اخه یهو دیدمت برا همین
جیمین:هممم بهم نگفتی قرار بیای ساعت فروشی با یه پسر(باحالت سرد)
ات:باید میگفتم
جیمین:منو پیچوندی اومدی ساعت فروشی اونم با دوست پسرت(پا حالت سرد)
ات:نه من ببین خواستم اوففف چجوری بگم
جیمین:واقعا برا متاسفم چرا واقعا(باحالت سرد)
ات:بیا بریم تو یه کافه رستوران بشینیم یه چیزی بخوریم بهت بگم تروخدا
جیمین:باشه (باحالت سرد)
میرن رستوران گارسون میاد
گارسون:چه میل دارین
ات:من یه پاستا میخوام جیمین تو چی میخوای
جیمین:......
ات:جیمین
جیمین:.......
ات:یااا اینطوری نکن ناراحت میشم گفتم توضیح میدم حال بگو چی میخوای
جیمین:منم پاستا میخورم نوشیدنی دوتا اب بیار
گارسون :چشم
ات:ای کلک از کجا فهمیدی من اب میخوام🤪
جیمین:برای مسخره بازی غذا خوردن نیومدی اومدیم توضیح بدی چرا پیچوندی منو
ات:اها ببین جیمین من خب بعد از اینکه رفتی رفتم ساعت فروشی تا ساعت بخرم و اون پسرم داداش بزرگم بود
جیمین:خب برای کی می تونستیم باهم بریم
ات:خواستم خب سوپرایزت کنم برا تولدت
جیمین:چیی تو برای من ساعت خریدی(ذوق زده)
ات:اره
جیمین:یعنی میخواستی منو سوپرایز کنی
ات:اره
جیمین:حالا ببینم ساعتو
ات:کادوش کرده نمی خوام بازشه روز تولدت میدم بهت
جیمین:اووف فضولیم گول کرد
ات:دیگه دیگه
(غذا رو میارن میخورن جیمین ات رو میرسونه خونه)
جیمین:اومید وارم دیگه نپیچونیم چون بد تنبیه میشی
ات:جیمین این تنبیه هایی که میگی چین
جیمین:به وقتش میفهمی دعوتم نمی کنی بیام تو
ات:اگه میخوای بیا خوشحال میشم
(میاد خونه ات ات ساعت میزاره رو اپن)
ات:جیمین من میرم حموم میام خب
جیمین:باشه برو منم فیلم میبینم
رفت یه حموم 40مین گرف اومد بیرون که دید جعبه ساعت دسته جیمین
ات:یاااا بدون اجازه چرا به اون ساعت دست میزنی
که جیمین نصف چسبشو یهو باز میکنه (ات باحوله ای که دور خودش پیچونده)
ات:جیمینننننننننن وایسااااااااا
جیمین: ببخشیدددددد
(ات میوفته دنبال جیمین که یهو پای جیمین به میز گیر نیکنه و میفته اتم میفته روش و میشینه اونحایی که نباید بشینه یعنی حالت اسب سواری:/)
یهو میخوره به بدن عضلانیه یکی سرشو بالا میاره
که میبینه جیمینه
ات:جیمین ت... تو اینجا چیکار میکنی
جیمین:چرا هول شدی مگه جن دیدی(باحالت سرد)
ات:ن.. نه اخه یهو دیدمت برا همین
جیمین:هممم بهم نگفتی قرار بیای ساعت فروشی با یه پسر(باحالت سرد)
ات:باید میگفتم
جیمین:منو پیچوندی اومدی ساعت فروشی اونم با دوست پسرت(پا حالت سرد)
ات:نه من ببین خواستم اوففف چجوری بگم
جیمین:واقعا برا متاسفم چرا واقعا(باحالت سرد)
ات:بیا بریم تو یه کافه رستوران بشینیم یه چیزی بخوریم بهت بگم تروخدا
جیمین:باشه (باحالت سرد)
میرن رستوران گارسون میاد
گارسون:چه میل دارین
ات:من یه پاستا میخوام جیمین تو چی میخوای
جیمین:......
ات:جیمین
جیمین:.......
ات:یااا اینطوری نکن ناراحت میشم گفتم توضیح میدم حال بگو چی میخوای
جیمین:منم پاستا میخورم نوشیدنی دوتا اب بیار
گارسون :چشم
ات:ای کلک از کجا فهمیدی من اب میخوام🤪
جیمین:برای مسخره بازی غذا خوردن نیومدی اومدیم توضیح بدی چرا پیچوندی منو
ات:اها ببین جیمین من خب بعد از اینکه رفتی رفتم ساعت فروشی تا ساعت بخرم و اون پسرم داداش بزرگم بود
جیمین:خب برای کی می تونستیم باهم بریم
ات:خواستم خب سوپرایزت کنم برا تولدت
جیمین:چیی تو برای من ساعت خریدی(ذوق زده)
ات:اره
جیمین:یعنی میخواستی منو سوپرایز کنی
ات:اره
جیمین:حالا ببینم ساعتو
ات:کادوش کرده نمی خوام بازشه روز تولدت میدم بهت
جیمین:اووف فضولیم گول کرد
ات:دیگه دیگه
(غذا رو میارن میخورن جیمین ات رو میرسونه خونه)
جیمین:اومید وارم دیگه نپیچونیم چون بد تنبیه میشی
ات:جیمین این تنبیه هایی که میگی چین
جیمین:به وقتش میفهمی دعوتم نمی کنی بیام تو
ات:اگه میخوای بیا خوشحال میشم
(میاد خونه ات ات ساعت میزاره رو اپن)
ات:جیمین من میرم حموم میام خب
جیمین:باشه برو منم فیلم میبینم
رفت یه حموم 40مین گرف اومد بیرون که دید جعبه ساعت دسته جیمین
ات:یاااا بدون اجازه چرا به اون ساعت دست میزنی
که جیمین نصف چسبشو یهو باز میکنه (ات باحوله ای که دور خودش پیچونده)
ات:جیمینننننننننن وایسااااااااا
جیمین: ببخشیدددددد
(ات میوفته دنبال جیمین که یهو پای جیمین به میز گیر نیکنه و میفته اتم میفته روش و میشینه اونحایی که نباید بشینه یعنی حالت اسب سواری:/)
۶.۸k
۰۶ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.